جهانگردی جلوه آشکار دوران تمدن نوین امروزی است. جهانگردی در کشورهای در حال توسعه برای جامعه مقصد زیان ها و منافعی دربر دارد. برخی مردم معتقدند توسعه جهانگردی بین الملل، به معنی اضمحلال فرهنگ ملی و هویت محلی است. برخی دیگر اعتقاد دارند توسعه گردشگری وسیله ارزشمندی برای جهش اقتصادی، رفع فقر و عقب ماندگی فرهنگی، ارتقای سطح زندگی قشر عظیمی از مردم و تعمیق وفاق اجتماعی بین آنان است .
گردشگران عادات سفر خود را به دلایل تکنولوژیکی و جامعه شناختی تغییر می دهند. از سوی دیگر بازارهای جهانی شده به سمت رقابت شدید و تغییرات سریع تر، جریانی شتابان دارد. به این لحاظ بازنگری منظم راهبردهای توسعه برای مقصدهای گردشگری اجتناب ناپذیر است، به طوری که لازم است دستورالعمل ها و راهکارهای طرح شده براساس تحلیل این محیط دائماً در حال تغییر تکامل یابد.
واقعیت آن است که مردم کشورهای جهانگرد اول از طریق رسانه ها، اینترنت، مجله ها و نشریه های گوناگون با تصاویر متناقضی از کشور ما به عنوان یک مقصد گردشگری مواجهند. از یک سو از تحمیل عقاید فکری و موقعیت سیاسی گروه های خاص، اضافه جمعیت، فقر و بیماری های مسری، داد سخن داده می شود و از سوی دیگر درباره تمدنی کهن، اصالت فرهنگی، مهربانی و میهمان دوستی مردم، محیط طبیعی بکر، تنوع فرهنگی و اقلیمی، حقایقی محرک مطرح می شود.
امروزه تحول ماهوی گردشگری از گردشگری انبوه به سمت اشکال نوینی از جهانگردی، بیش از پیش آشکار شده است. متولیان و صاحب نظران جهانگردی، می کوشند برای ارضای تمایلات روانی گردشگران (مشتمل بر جست وجو برای یافتن خویشتن، رهایی از انزوای فردی و مشارکت در فعالیت های گروهی)، جهانگردی نوین را جایگزین جهانگردی سامان یافته، برنامه ریزی شده و از پیش طراحی شده انبوه کنند. جهانگردی طبیعت گردی، جهانگردی جشنواره یی و جهانگردی فرهنگی، اشکالی از مفهوم جهانگردی نوین در مقابل جهانگردی انبوه هستند. اگرچه از نظر آماری جهانگردی انبوه هدایتگر مجموعه برنامه های توسعه گردشگری است اما سازمان های گردشگری به استعداد نهانی و توفیق آینده جهانگردی نوین قویاً معتقدند. جهانگردی انبوه براساس تعریف به شکلی از گردشگری گفته می شود که برای تعداد کثیری از مردم قابل دسترسی است و هدف از توسعه آن کسب منافع اقتصادی است.
جهانگردی نوین برعکس به لحاظ اجتماعی و روانشناسی کمتر قابل دسترسی است زیرا مستلزم توسعه ذوق و سلیقه خاص و معرفت، دانش و مهارت های ویژه یی است. جهانگردی فرهنگی یکی از اشکال جهانگردی نوین است که به سبب توان بالقوه پاسخگویی به آرزوی فطری انسان برای بازدید و آموختن از فرهنگ های مختلف جهان، باسرعت در حال پیشرفت است.
برای درک ابعاد تاثیر توسعه این فعالیت فرهنگی - اقتصادی بر تمدن بشری، دیدگاهی میان رشته یی مورد نیاز است تا جنبه های مختلف مسائل توسعه این صنعت خدماتی را تحلیل و آن را راهبری کند. توجه برنامه ریزان و تصمیم گیران به این موضوع در چند سال اخیر، جهانگردی را به صنعت پیشتاز جهانی مبدل کرده است. درک این واقعیت به علاوه اهمیت گردشگری در برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ما، توسعه گردشگری را در دستور کار متولیان گردشگری قرار داده است اما تصمیم گیران و برنامه ریزان توسعه جهانگردی در سطح ملی، برای شناخت توان های بالقوه گردشگری مناطق، تدوین سیاست ها، راهبردهای توسعه و تهیه یک برنامه عملی، با چالش های اساسی روبه رو هستند از جمله؛ مراقبت و حفاظت از ارزش های اجتماعی، میراث فرهنگی و میراث طبیعی؛ ارتقای سطح زندگی مردم، رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی تمام اقشار جامعه؛ فراهم سازی شرایط یک تجربه باکیفیت و به یادماندنی برای گردشگران و دستیابی به توسعه پایدار.
تدوین خط مشی توسعه گردشگری کشور فقط در صورت همکاری، رایزنی و تعامل خردورزانه حامیان و کارگزاران این صنعت امکان پذیر است. نتیجه این تعامل، تعیین جهت گیری ها و فعالیت های هر یک از بخش ها برای تحکیم سهم و موقعیت کشور در بازار جهانگردی، رسوخ در بازارهای جدید، افزایش رضایتمندی گردشگران و تبدیل ایران به یک مقصد گردشگری جهانی است. اما تا زمانی که توسعه گردشگری به یک استراتژی ملی تبدیل نشود تصور دستیابی به هدف های پیش بینی شده در سند چشم انداز، دور از انتظار است.
راهبردها، راهکارها و اقدامات
مجموعه نیروهای مدیریتی و منتفع شوندگان صنعت گردشگری (مشتمل بر میراث فرهنگی، صنایع دستی و جهانگردی) کشور، می بایست ابعاد مختلف چهار راهبرد اساسی زیر را برای هدایت امور بخش های درگیر در جهانگردی در طول پنج سال آینده تعریف و حصول آنها را کنترل کنند. برنامه ها، فعالیت ها، تسهیلات و خدمات جهانگردی مشتری پسندتر شوند، بازارهای فعلی تحکیم و بازارهای نوین شناسایی و تسخیر شوند، سرمایه گذاری جهانگردی تضمین شود، مشارکت مردم برای اطمینان از توسعه پایدار و متعهدانه جهانگردی افزایش یابد.
برای اجرای هر یک از این راهبردها طی سه سال آینده، راهکارهای خاصی براساس پیش بینی های انجام شده و در قالب دو ملاک واقع گرایی و انعطاف پذیری ارائه شده اند. واقع گرایی؛ جهانگردی ایران نیاز به هدف گذاری، تنظیم و اجرای برنامه هایی دارد که به طور منطقی در دامنه پیش بینی ها و موقعیت فعلی اقتصادی - اجتماعی کشور (در سطوح ملی و بین المللی) قابل دستیابی باشند. این اقدامات در برنامه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برحسب منابع مالی قابل دسترسی اجرا خواهند شد. انعطاف پذیری؛ اجرای برنامه های توسعه گردشگری مستلزم همکاری تعداد بی شماری بازیگر از بخش های عمومی و خصوصی است. نظر به نیاز این همکاری بخش های خصوصی و عمومی و ضرورت فعالیت هماهنگ آنها با هم، در صنعتی که دائماً در حال تحول است، برنامه های عملیاتی باید انعطاف پذیر باشند تا متناسب با نوآوری و ابتکار عمل های جدیدی که هدف شان پاسخگویی به چالش های آتی صنعت گردشگری است، رسیدن به هدف را میسر سازند.
در سال های اخیر، بخش گردشگری ایران چندین راهبرد را با هدف سامان بخشی به واحدهای درگیر و توسعه صنعت گردشگری در دستور کار قرار داده است. این راهبردها را می توان به دو دسته عمده تقسیم کرد؛
تلاش برای گسترش عرضه و بازاریابی حول محصول های دارای ارجحیت
تعیین بازارهای هدف گردشگری کشور
اگرچه این راهبردها و برنامه های عملی مرتبط با آنها از نتایج مثبتی برخوردار بوده است اما محیط به سرعت در حال تغییر (علی الخصوص از لحاظ نوع مشتریان) فناوری اطلاعاتی- ارتباطی و رقابت شدید جهانی مانع تحصیل همه انتظارات و تحقق همه آرمان ها بوده است.
مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می دهد توسعه نامطلوب گردشگری ناشی از تمهیدات مقدماتی ناکافی، برنامه ریزی مبتنی بر اطلاعات غیرواقعی و مدیریت ناکارآمد اجرایی است. اصولاً برای دستیابی به توسعه پایدار گردشگری حداقل سه موضوع باید مورد توجه قرار گیرد؛) مردم بومی با توسعه گردشگری در حوزه زندگی خود موافق باشند. مردم باید از مشارکت در تصمیمات مرتبط با گردشگری احساس منفعت کنند. بدون مشارکت مشتاقانه مردم، از برنامه های توسعه جهانگردی، توفیقی به دست نخواهد آمد و این امر مهم در بسیاری از تصمیمات توسعه گردشگری کشور ما نادیده گرفته می شود.
کیفیت جاذبه ها و محصولات گردشگری باید تا حدی ارتقا یابد که هم برای بازدیدکنندگان داخلی و هم جهانگردان بین المللی دارای جذبه باشند.) با وضع مقررات قانونی و سیاسی مناسب، منافع اقتصادی ناشی از جهانگردی را به سوی مردم محلی مقصدهای گردشگری هدایت و از هدر رفتن این گونه درآمدها جلوگیری شود.
سایر ابزارهای مهم عبارتند از حفاظت از یادمان ها، کنترل تخریب ها، ترمیم مشکلات و طراوت بخشی به محیط و محصولات گردشگری، بهسازی گشت گردانی، بهداشت، تبلیغات، و راهبردهای تامین نیازهای مالی توسعه آن تسامح و تساهل در اجرای طرح های ملی گردشگری را می توان بزرگ ترین چالش توسعه جهانگردی دانست زیرا برای هر جامعه، صیانت از هویت ملی، شیوه زندگی، ارزش ها و اولویت های اجتماعی در صورت توسعه جهانگردی یک امر حیاتی است و غفلت از آن نه تنها موجب از دست رفتن هویت ملی بلکه شکست برنامه های توسعه گردشگری خواهد شد.
No comments:
Post a Comment