Adbrite

Your Ad Here
Your Ad Here
Your Ad Here
Your Ad Here

Saturday, September 18, 2010

بعد از پان تایت

بعد از کاشت درخت روستا را ترک کردم و به سمت پان‌تايت راه افتادم، حدود صد کيلومتر را بايد رکاب مي‌زدم و الان ساعت ده صبح بود و اين دير شدن به‌ واسطه مشغوليت کاشت درخت بود. بدنم شروع به جنگ با روحم کرده بود، تب داشتم، دماي بدنم بالا بود و آبريزش بيني هم داشتم، ولي بدنم بايد از روحم تبعيت مي‌کرد، بعد از دوساعت يک زوج دوچرخه‌سوار نيوزيلندي را در مسير ديدم که حدود شصت سال سن داشتند، به کارشان احترام گذاشتم و از عملکردشان انرژي گرفتم که محمد تا اين سن مي‌تواني مسير را ادامه دهي و تمام دنيا را سوار بر دوچرخه‌ات ببيني. باران گرفت و فرصتي پيش آمد که به‌دنبال يک سرپناه، باهم يک نوشيدني بنوشينيم. آنها به سمت پايين مي رفتند و من مسيري ديگر. بعد از قطع شدن باران به سمت شرق راه افتادم و بعد از يک ساعت دوباره باران سنگيني شروع شد. سرپناهي پيدا کردم و پريدم داخل آن. آدم‌هايي که آنجا بودند طبق معمول مايل به صحبت بودند و متاسفانه نمي‌توانستيم زبان يكديگر را متوجه شويم، خيس بودم و مي‌لرزيدم و اين حال مرا بدتر مي‌کرد. بعد از دوساعت که باران بند آمد مسير را به سمت شهر ادامه دادم، شصت کيلومتري بايد رکاب مي‌زدم، خسته بودم و قبل از تاريکي بايد به شهر مي‌رسيدم. اصلا نمي‌خواستم در تاريکي در جاده‌هاي ويتنام باشم. عصر بود و من متوجه شدم که هنوز بيست کيلومتري راه دارم که بايد در شب و تاريکي طي کنم. چاره‌اي نبود و بايد به هتلي مي‌رسيدم. بدنم داشت افت مي کرد و هر لحظه حالم بدتر مي‌شد. باران سنگين‌تر شده بود و همه جا تاريک بود، تنها اميدم اين بود که دارم به شهر نزديک‌تر مي‌شوم و مي‌رفتم اتاقي مي‌گرفتم و استراحت مي‌کردم. بالاخره ساعت هشت رسيدم به شهر و شروع به جستجو براي مهمان‌خانه‌اي کردم. شنبه بود و تعطيلات و همه مهمانخانه‌ها و هتل‌ها پر بود. خيلي سرد بود و همه انرژي من از دست رفته بود. بعد از يک ساعت جستجو اتاقي در يک هتل پيدا کردم. يک دوش آب‌گرم تا اندازه‌اي مي‌توانست حال مرا بهتر کند و بعد از آن فقط خواب. امروز صبح به سختي بيدار شدم، نمي‌خواستم از رختخواب بيايم بيرون. شرايط خوبي نداشتم و واقعا حالم خوب نبود. مي‌دانستم که بايد استراحت کنم ولي روحم دوباره بدنم را مجبور به فعاليت مي‌کرد. دوچرخه‌ام را برداشتم و بهد از چند دقيقه خودم را در جاده ديدم. پدال‌زدن اين چند روز اخير، بدنم همه چيز را تحمل کرده بود و ديگه داشت مي‌افتاد، بعد از دو ساعت آنچنان حالم بد شده بود که در سرپناهي براي استراحت ايستادم. کافه‌اي بود و من براي دوساعت روي يک تختخواب ننويي خوابيدم. بعدش دوباره شروع به پدال‌زدن کردم اما واقعا انرژي نداشتم. همه چيز دور سرم مي‌چرخيد و بعد از ده کيلومتر متوجه شدم که نمي‌توانم ادامه دهم. خوشبحتانه همان موقع باران شروع شد و بهانه‌اي بود براي جايي ماندن. گاراژي را روبه‌روي خانه‌اي ديدم. به آرامي به آن سمت رفتم، گويا باران قصد بندآمدن نداشت. از صاحبخانه اجازه خواستم که آنجا بمانم و آنها هم قبول کردند. چادر را برپا کردم و هنوز دراز نشده بودم که به‌مانند مرده‌اي به‌خواب رفتم. بعد از دوساعتي بيدار شدم و آنها مرا به منزلشان دعوت کردند. متوجه شده بودند که حالم خوب نيست و برايم سوپ پخته بودند و چيزهاي ديگر براي خوردن. از مهمان نوازيشان تشکر کردم. يک ساعتي که در خانه‌شان بودم کلمه‌اي نمي‌توانستيم با هم صحبت کنيم. اينجا روستاست و کل فاميل و آشنايان تا دير وقت کنار هم هستند و امشب اين مکان بهترين جا براي حمع شدن دور هم بود، چيزي براي خنديدن وجود داشت، يک خارجي. بچه‌ها مي‌آمدند دورم و چيزي مي‌گفتند و همه شروع به خنده مي‌کردند. خوشحالم، من دليلي براي شادماني بچه‌ها بودم. بعدش آمدم داخل چادرم و دارم جريانات اين مدت را مي‌نويسم، همه جا آرام است ، همه رفته‌اند به خانه‌هاي خودشان، نه صداي بازي بچه‌ها و نه صداي خنده مردم. همه رفته‌اند بخوابند و تنها صداي قورباغه‌هاست. خيلي خنده‌دار بود، داشتم داخل چادر مي‌نوشتم و هر از چندگاهي گروهي از بچه‌ها و مردم براي ديدنم مي‌امدند سرک مي‌کشيدند، مثل تماشاي حيوان سيرکي در قفس. بالاخره ديدم اگر بخوابم ديگر آنها نخواهند آمد. دراز کشيدم و لب‌تاپ را بستم. آنها رفتند و بعد از آن دوباره شروع کردم به نوشتن تا الان. امشب توانستم چيزهايي بخورم و اميدوارم فردا حالم بهتر باشد و بتوانم ادامه دهم. هر چه پيش آيد نيکوست. راندن با دوچرخه يا مريضي، من از هر چيزي لذت مي برم

Wednesday, September 8, 2010

موزه قتل عام در پنوم پنه

بر اساس مستندات ارائه شده توسط مرکز اطلاعات کامبوج زندان اس بیست ویک در تائول اسلنگ در می 1976 تاسیس شده است. اس بیست ویک یا تائول اسلنگ مهمترین مرکز اطلاعات رژیم خمرهای سرخ بود. اس بیست ویک در واقع مرکزامنیت شماره بیست و یک است. اس بیست و یک انیستیتو ی پایه امنیتی آنکگور بود ، مخصوصا طراحی شده بود جهت اعتراف گرفتن و انهدام عناصر ضد آنگور. در سال 1962، اس 21 یک دبیرستان بود و در زمان خمرهای سرخ به زندانی تبدیل شد جهت نگهداری دمکراته ای مخالف رژیم. آنها زندانی ها را به اینجا می آوردند برای اعتراف کشیدن و نگهداری از آنها. آنها بیشتر از دو تا چهار ماه در آنجا نمی ماندند اگر اونها اشخاص مهمی بودند شش تا هشت ماه و بعد از آن همه ی آنها را به میدان اعدام برای کشتن می بردندگورهای دسته جمعی با استخوان های زیادی در اینج وجود داره.در این زندان زندانی ها زیر بازجویی های سختی قرار می گرفتند و بسیاری از آنها زیر این شکنجه و باز جویی می میردند.بازدید از اون موزه و تصاویر آن بسیار غم انگیز بود، من نمی خوام اون موزه و و رژیم خمر ها توصیف کنم ، شما می تونید از طریق اینترنت اطلاعات زیادی بگیرید، اگه علاقه دارید من فقط می خوام نشون بدم که چطور آدما وقتی به قدرت می رسن می تونن اینقدر بیرحم باشن و هرچی دوست دارن انجام بدن وقتی قدرت دستشونه. ولی حالا اونا کجا هستن؟قدرت کجاست؟الان قدرت دست کیه و در سال های آینده کی بر سر قدرت هست؟ همین چند سالی که قدرت دستشون دست به هر کاری می زنن و در مورد آینده و تاریخ هیچ فکری نمی کنند. درسته که هیچ چیزی ماندنی نیست و همه چیز می گذره ، پس این همه ظلم برای چی؟ این همه کشتار برای چی؟ به آینه نگاه کنید ، شما سال هایی رو پشت سرتون می بینید و افرادی که قبل از شما بودن و حالا...شما زنده هستید و بر سر قدرت و در آینده شما در اینه خواهید بود...فقط عشق و صلح و خوبیها است که برای همیشه می مونه پس بیایید با تمام وجود و قلبا آدما رو دوست داشته باشیم

Friday, September 3, 2010

ایران: کندلوس

نام کندلوس سر زبان ها افتاده. شاید پس از کلاردشت این بار نوبت کندلوس است که آماج ساخت و سازهای بی رویه قرار گیرد و زیبایی های طبیعی اش را از دست بدهد.

در جاده چالوس، پس از سه راهی مرزن آباد، در سمت راست جاده ای فرعی ساخته شده که تا کندلوس پیش می رود. البته راه رسیدن به این شهر چندان ساده نیست، شیب های نسبتاً تند و در برخی قسمت ها هم خاکی است.

پس از حدود یک ساعت و نیم پیش رفتن در جاده ای کوهستانی که از میان مزارع، جنگل ها و کوه های سنگی می گذرد به ده کندلوس می رسیم؛ ده کوچکی که آثار شروع ساخت و ساز از همان ابتدا به چشم می خورد. خانه های روستایی و ویلایی در کنار یکدیگر ساخته شده اند و تا حد زیادی از زیبایی های طبیعی این ده کاسته اند.

کندلوس از مناظری با کلاردشت متفاوت است. آن دید وسیعی که از اغلب نقاط کلاردشت به کوه های سرسبز اطراف وجود دارد، اینجا کمتر است. راه باریکی از میان ده می گذرد که هنوز آسفالت نشده. مطمئناً به یمن حضور مسافران و تسریع در ساخت و ساز خانه های ویلایی، تغییرات زیادی در ساختار شهر بوجود خواهد آمد که چهره آنرا عوض می کند.

چند مسجد قدیمی زیبا در این ده وجود دارند که در نوع خود دیدنی هستند. اما مهمترین جاذبه گردشگری این شهر، مجموعۀ رستوران، فروشگاه و موزۀ کندلوس است. پیدا کردن و رسیدن به این مجموعه کاری است بسیار دشوار! به دلیل عدم وجود هیچگونه تابلوی راهنمایی کننده و جادۀ خاکی بسیار نامناسب، تنها کسانی به آن می رسند که از پشتکار کافی برخوردار باشند! خاک جاده به شدت لغزنده است و جاده آنقدر باریک که مدام به این فکر می کنی اگر ماشینی از روبرو بیاید چکار می توان کرد!



پس از عبور از این راه و در زمانی که کاملاً از پیدا کردن این مجموعه ناامید شده بودیم، ناگهان آنرا یافتیم! محوطه بسیار کوچکی برای توقف ماشین ها در نظر گرفته اند و در کمال تعجب با مسافران بسیاری روبرو شدیم که نمی دانم از کی آمده بودند آنجا!

Saturday, August 28, 2010

بحرین: منامه


بحرین از کشورهایی است که مطمئناً ظرف چند سال آینده به یکی از مهمترین مراکز تجاری منطقه تبدیل خواهد شد. این کشور کوچک که زمانی متعلق به ایران بود، حدود پنجاه سال پیش طی یک نظرسنجی تشریفاتی به عنوان کشوری مستقل اعلام وجود کرد.

منامه (پایتخت بحرین) از جهات بسیاری شبیه دبی است؛ خیابان ها، هتل ها، مراکز خرید و ساختمان های اداری شهر به سبک معماری مدرن غربی ساخته شده و در برخی موارد از ساختمان های دبی هم زیباتر هستند.

رودخانه ای از میان شهر عبور می کند و به دریا می ریزد که سازندگان شهر از این رودخانه نهایت استفاده را برده اند و پل های بسیار زیبایی روی آن ساخته اند.

فرودگاه بحرین هم یکی از مدرن ترین و زیباترین فرودگاه هایی است که تا بحال دیده ام. در این فرودگاه بود که نیم ساعت قبل از پرواز کیف دستی ام را (حاوی پاسپورت، مقداری پول و بلیت) گم کردم. پس از آنکه همه جا را گشتم و کیف را پیدا نکردم، به این نتیجه رسیدم که احتمالاً کیف را داخل هواپیمای قبلی جا گذاشته ام. موضوع را به مامورین فرودگاه اطلاع دادم، آنها هم به مامورین حفاظت پرواز داخل هواپیما بی سیم زدند اما آنجا هم نبود... بدون مدارک نمی توانستم از فرودگاه خارج شوم.

ناگهان یادم آمدم که کیف را در یکی از گیت های بازرسی (که باید همه چیز را داخل یک سبد قرار دهیم) گذاشته و دیگر برنداشته ام. دلیلش هم این بود که وسایل من (ساعت، سکه ها، عینک،...) را در یک سبد ریختند و کیف دستی ام را به همراه وسایل یک مسافر دیگر در سبد دیگری گذاشتند. دقایقی بعد آنسوی گیت سبد اول را به من دادند و من هم حواسم به سبد دوم نبود. به سرعت سراغ آن گیت رفتم و خوشبختانه کیف را آنجا یافتم...

پنج دقیقه قبل از پرواز سوار هواپیما شدم و به تهران برگشتم.

Thursday, August 19, 2010

امارات: شما ایرانی هستین؟

همیشه اولین بارها خاطره انگیز هستند و با همین اولین بارهاست که با بسیاری از مسائل آشنا می شویم.

اولین باری که به تنهایی به مسافرت رفتم، امارات بود که برای جشنوارۀ فیلم دبی بعنوان فیلمساز دعوت شده بودم. من هر روز با تاکسی به محل جشنواره می رفتم و برمی گشتم.

اولین بار که سوار تاکسی شدم، به محض نشستن راننده – که عرب هم بود – از من پرسید "شما ایرانی هستید؟". من با تعجب نگاهش کردم و گفتم "بله"! تعجب کرده بودم که چطور به این سرعت فهمید که من ایرانی هستم. چون هنوز کلمه ای حرف نزده بودم که بگویم از لهجه متوجه شده و چهرۀ ظاهری من هم خیلی به ایرانی ها شباهت ندارد!

دفعۀ بعد باز همین اتفاق افتاد! به محض سوار شدن راننده پرسید "شما ایرانی هستید؟!".

هر بار این اتفاق تکرار می شد و من هم متوجه نمی شدم چطور به این سرعت موضوع را تشخیص می دهند!

نهایتا روز آخر از یکی از راننده تاکسی ها موضوع را سوال کردم. جواب داد: "فقط ایرانی ها وقتی سوار تاکسی می شوند روی صندلی جلو – کنار راننده – می نشینند!".

تازه متوجه شدم که هر بار وقتی تاکسی ایستاده، جلو نشسته ام، در حالیکه بقیه مسافران همه عقب می نشینند!

البته این موضوع در کشورهای مختلف متفاوت است. مثلا در اردن قانون به این شکل است که حتما یکی از مسافران باید کنار راننده بنشیند. در تایلند هم اگر کنار راننده بنشینید به معنی احترام گذاشتن به راننده است.

اگر گذرتان به دبی افتاد و نمی خواهید به ایرانی بودنتان پی ببرند، روی صندلی عقب بنشینید!

Wednesday, August 11, 2010

اردیبهشت تایلند: کشور هزار معبد

نیت کرده بودم بعد از اتمام پروژه ای که با صدا و سیما گرفته بودم، بخشی از مبلغ دریافتی را خرج مسافرت کنم. دلم می خواست یکی از کشورهای آسیای شرقی را ببینم. فرصت زیادی داشتم که تحقیق کنم و کشوری را انتخاب کنم که بتواند نماینده آن منطقه از آسیا باشد. نهایتاً به تایلند رسیدم، کشور هزار معبد.

برای رفتن به تایلند فقط بلیت و ویزا تهیه کردم و بدون هماهنگی قبلی با تور یا هتل، ساعت 9 صبح سوار هواپیما شدم. وقتی هواپیما بلند شد تازه وحشت کردم! اگر اطلاعاتم کافی نباشد؟ اگر قیمت ها آنطور که روی اینترنت نوشته نبود؟ اگر به آن راحتی که فکر می کنم هتل پیدا نکردم؟...

از تهران تا بانکوک هفت ساعت پرواز است و سه ساعت و نیم هم اختلاف ساعت داریم. بنابراین حدود ساعت هفت و نیم شب هواپیما در فرودگاه بانکوک به زمین نشست. ساعت هشت شب از در فرودگاه بیرون آمدم و هوای شرجی و بسیار مرطوب تایلند را بر صورتم حس کردم.

طبق نقشه هایی که روی اینترنت دیده بودم باید ایستگاه اتوبوسی در پنجاه قدمی سمت چپ من قرار داشته باشد که با یک بلیت 100 باتی (2000 تومان) مرا به بانکوک و خیابان Kao San ببرد. حس غریبی بود. با گام هایی آهسته به آن سمت رفتم و ایستگاه اتوبوس را دیدم... و باجه بلیت فروشی را... قیمت 100 بات. خیالم راحت شد. پس اطلاعات روی اینترنت درست و به روز بوده اند. بلیت خریدم و سوار شدم.

فرودگاه خارج شهر است و حدود یک ساعت با شهر فاصله دارد. از طریق اتوبان بزرگ و بسیار منظمی به بانکوک رسیدیم و بعد از نیم ساعت به خیابان مورد نظر، که قاعدتاً باید پر از هتل باشد.

پیاده شدم و به اطراف نگاه کردم. دو طرف خیابان پر بود از هتل های کوچک و بزرگی که تابلوهای بزرگ رنگی داشتند. خیابان Kao San مملو از توریست غربی بود و دو طرف خیابان بساط دست فروش ها به پا بود. انقدر هتل زیاد بود که تنها باید یکی را انتخاب می کردم. بالاخره وارد اولین هتل شدم و درخواست یک اتاق یک تخته کردم برای هشت شب، موجود بود. فرم مخصوص را پر کردم و کلید را تحویل گرفتم. جالب اینکه در برخی هتل های بانکوک باید کرایه هر شب را صبح همان روز پرداخت کرد.

ساعت 11 شب، دیگر خیالم حسابی راحت شده بود و تنها کاری که باید می کردم این بود که از طریق یک کافی نت به تهران زنگ بزنم و خبر بدهم که همه چیز مرتب است. به سرعت کافی نت را پیدا کردم و زنگ زدم. چقدر همه چیز راحت است!

Monday, August 2, 2010

تحليلي بر آثار فرهنگي جهانگردي

تاكنون جهانگردي بيشتر از ديدگاهي اقتصادي، مورد توجه پژوهشگران بوده است. آثار مادي و اقتصادي جهانگردي، عمده‌ترين مبناي سياستگذاري در اين خصوص بوده است. در حال حاضر، روشن شدن ابعاد گوناگون پديدة جهانگردي، رفته رفته توجه به جانب مسائل فرهنگي و اجتماعي آن معطف مي‌شود. در اين مقاله، وجوه متعدد فرهنگي جهانگردي مورد توجه قرار مي‌گيرد. مقاله حاضر از حيث،‌طرح مسأله و مطرح كردن موضوعات مختلف در اين خصوص، نقطه آغازين خوبي براي چنين بحث‌هايي است.

Tuesday, July 20, 2010

طبقه دوم موزه ظروف سلطنتی در سعدآباد گشایش می یابد

طبقه دوم موزه ظروف سلطنتی واقع در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد بیست و هفتم تیرماه سال جاری گشایش می یابد.
مدیر مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد در گفتگو با میراث آریا(chtn) با اشاره به آغاز فعالیت موزه ظروف سلطنتی از بهمن ماه سال گذشته در طبقه اول کاخ اشرف پهلوی در مجموعه سعدآباد،گفت: در خرداد ماه سال جاری با انتقال موزه صنایع دستی از طبقه دوم این ساختمان به بنای دیگری در داخل مجموعه ، شرایط برای چیدمان ظروف سلطنتی در بخش گفته شده مهیا شد.
علیرضا مقیمی اضافه کرد: بر اساس این گزارش جمع آوری اشیاء لازم، ویترین ها و ... برای گشایش بخش دیگری از ظروف سلطنتی آماده شده و در بیست و هفتم تیرماه فعال می شود.
به گفته این مقام مسئول؛ این اشیاء که بیش از ۱۱۰ قطعه بوده شامل اشیاء تزئینی و مصرفی سلطنتی مانند سرویس های چایخوری ، غذا خوری ، گیلاس های آرم دار و ظروف تزئینی هستند.
علاقمندان می توانند برای بازدید از این آثار از تاریخ ۲۷ تیرماه به موزه ظروف سلطنتی به نشانی میدان تجریش ، میدان دربند ، مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد مراجعه کنند.

Friday, July 16, 2010

کاخ نیاوران

کاخ نیاوران، واقع در گوشه شمال شرقی باغ نیاوران، کاخ اصلی در مجموعه نیاوران به حساب می‌آید که در میدان نیاوران تهران واقع شده است.

عملیات احداث این کاخ به دستور محمدرضا پهلوی در سال ۱۳۳۷آغاز گردید و با وقفه‌ای که در ساخت آن پیش آمد در سال ۱۳۴۶ به اتمام رسید.

این بنا با مساحتی در حدود ۹۰۰۰ مترمربع در دو طبقه و یک نیم طبقه احداث و در ابتدا به عنوان محلی برای پذیرایی میهمانان خارجی در نظر گرفته شد، اما پس از پایان ساخت به محل سکونت محمدرضا پهلوی و خانواده اش اختصاص یافت.

طراح بنا محسن فروغی بود که طرح خود را بیشتر از معماری ایرانی و تلفیقی از هنر پیش و پس از اسلام الهام گرفته بود. همچنین گچبری توسط استاد عبداللهی، آینه کاری توسط استاد علی اصغر و کاشی کاری نمای خارجی توسط استاد ابراهیم کاظم پور انجام شده است.

Thursday, July 15, 2010

ورشرنگ


گروه ورشرنگ با لباسهای متحدالشکل محلی و اجرای حرکات موزون و نوازندگی سرنا و دهل توسط اساتید برادران مرادیان و همچنین اجرای دوتارنوازی و دف نوازی و بدون اغراق جوانترین و فعالترین گروه در منطقه خواف و چه بسادر استان خراسان است. این گروه ده نفره با شرکت در مراسمات، جشنواره های استانی – کشوری – منطقه ای و خارج از کشور با سرافرازی از امتحان و کسب افتخارات سربلند بیرون آمده است. نحوه تشکیل گروه مذکور؛ حقیر علیرضا صنعتی سرپرست گروه معروض میدارد درسال 67 اولین بار با دیدن کار تربت جام که همینجا جا دارد از زحمات این عزیزان که به حق شایستگی افتخارات داخلی و خارجی را داشته اند تشکر و قدردانی نموده و این امر باعث شد تا با توکل به خدا بر تشکیل یک گروه جوان و آشنا به فرهنگ بومی منطقه و عاشق به موسیقی تصمیم بگیرم و به عبارتی نطفه راه اندازی یک گروه منسجم در همان زمان بسته شد. بعد از دوران مقدس سربازی فعالیت در امر برنامه های نمایشی و کسب مقام اول کارگردانی و سوم بازیگری در سطح استان ما را برآن داشت تا در تشکیل گروه جدی تر باشیم و تا اینکه در سال 77 با فراخوان جشنواره فجراعلام آمادگی نمودیم و خوشبختانه در فجر 78 ‏با شرکت در جشنواره بین المللی افتخارکسب مقام برگزیده موسیقی نمایشی خیابانی و دریافت دیپلم افتخار و لوایح تقدیر و همچنین سکه بهار آزادی را داشتیم و بیش از پیش به کارمان دلگرم شدیم. ضمنأ قبل از سال 77 ‏به طور پراکنده فعالیت داشتیم از جمله شرکت در جشنواره ایران گردی و جهان گردی تهران وکسب مقام نخست استانی در کشور را دریافت کردیم.

Tuesday, July 13, 2010

روز جهان گردی

تعریف جهان گردی

در سال 1964 در کنفرانس بین المللیِ جهان گردی، جهان گرد یا توریست را این گونه تعریف کرده اند: «جهان گرد کسی است که به منظور تفریح، بازدید از نقاط دیدنی، معالجه، تجارت، ورزش و زیارت به کشور دیگر سفر کند، مشروط بر این که مدت اقامت از یک روز کم تر و از شش ماه بیش تر نباشد و در فاصله ای کم تر از هفتاد کیلومتر انجام نگیرد».

جهان گردی، ورزش و زیارت

جهان گردی در دنیای امروز، یکی از بهترین ابزارهای تبادل و تعامل فرهنگی است و سیاحت یا گشت و گذار در سرزمین های مختلفْ و از روش های موفق و گذران سالم اوقات فراغت است. جهان گردی در واقع مجموعه ای از سیر و سفرها و سیاحت های داخلی و خارجی است که با اهداف و نیّت های مختلف انجام می گیرد. امروزه بیش تر جهان گردانْ به منظور تفریح، بازدید از نقاط دیدنی، ورزش و زیارت به کشورهای دیگر سفر می کنند و از مسافرت خویش، تجربه فراوان کسب کرده، بهره ها می جویند.

صنعت جهان گردی در بستر زمان

جهان گردی پدیده تازه ای نیست و آدمی همواره سودای سیر و سیاحت را در سر پرورانیده است. با بررسی تاریخ گذشته، به خاطرات و سرگذشت های کسانی بر می خوریم که به نقاط مختلف جهان سفر کرده اند و مدتی را بین اقوام مختلف به سر برده و نحوه زندگی، آثار هنری، صنایع و دیگر ویژگی های آن ها را دیده و یا از زبان دیگران شنیده اند و پس از بازگشت به وطن، دیده ها و شنیده ها را به رشته تحریر درآورده و یا برای دیگران بیان کرده اند که سینه به سینه به نسل های بعدی منتقل گردیده است. این نوشته ها، حاکی از آن است که جهان گردی، با انگیزه های مختلف از دیرباز بین انسان ها رواج داشته و آثار مکتوب به جا مانده از این گردش ها، به نسل های بشر در شناخت تاریخ و جغرافیای مکانی و شرایط زندگی و حکومتی گذشتگان کمک می کند.

پیشینه اصطلاح توریست در اروپا

جهان گردی با سبک جدید، از اوایل قرن شانزدهم میلادی شروع شد. زمانی که انقلاب صنعتی اروپا را فراگرفت و شیوه های نوین زندگی در جامعه اروپا نمود پیدا کرد، بروز مسایل گوناگون شغلی و فرهنگی موجب شد تا استفاده از اوقات فراغت و توجه به سیر و سفر به منظور دور شدن از مسایل و مشکلات روحی و جسمی ناشی از اشتغالات فکری و فیزیکی، افزایش یابد. از اوایل قرن هفدهم میلادی، اصطلاح توریست در جامعه فرانسه رایج گردید. این اصطلاح در مورد جوانانی به کار برده می شد که برای تکمیل تحصیلات وکسب تجربه های لازم زندگی، مسافرت می کردند. اندک اندک در سایر جوامع اروپایی نیز توریست به مسافرینی گفته می شد که هدف آن ها از مسافرتْ گردش، استراحت و آشنایی با فرهنگ مردم سایر کشورها بود.

نقش جهان گردی در توسعه اقتصادی

یکی از نکات حایز اهمیت در جهان گردی، توجه به بُعد اقتصادی آن است. توجه به ارزش و بُعد اقتصادی جهان گردی، پس از جنگ دوم جهانی آغاز گردید؛ زیرا ساختار اقتصادی و صنعتیِ بیش تر کشورهای اروپایی، تقریبا نابود شده بود و نیاز مالی فراوانی برای بازسازی آن ها وجود داشت. از این رو، مسأله جهان گردی، به عنوان یک عامل مهمِ درآمد، در بازسازی خرابی ها و ترمیم ساختارهای بنیادین اقتصادی مورد توجه قرار گرفت و دولت ها در راه گسترش همه جانبه آن اقدام به سرمایه گذاری مالی و انسانی مناسب کردند. پس از زمانی کوتاهْ با تحول سریع امکانات ارتباطی، مسأله جهان گردی به صنعتی با قابلیت بهره دهی بالا تبدیلْ و ظرفیت پذیرش سرمایه گذاری در آن افزایش یافت. امروزه روند تحول و تکامل، نه تنها این صنعت را به منبع مهمی برای کسب درآمدهای ارزی برخی کشورها تبدیل کرده، بلکه آن را در زمره عوامل توسعه کشورها قرار داده است.

تاریخچه جهان گردی در ایران

مسأله جهان گردی در ایران، با نگرش جدید از سال 1317 مورد توجه قرار گرفت و برای اولین بار در وزارت کشور، اداره ای تحت عنوان «امور جهان گردی» سازمان یافت و در زمینه این صنعت فعالیت ها آغاز گردید. در سال 1320، این اداره به «شورای عالی جهان گردی» تغییر نام داد. در سال 1342، «سازمان جلب سیّاحان» تصویب و کار خود را شروع کرد. در سال 1353، سازمان مذکور با سازمان اطلاعات وقت ادغامْ و وزارتی تحت عنوان «وزارت اطلاعات و جهان گردی» تأسیس گردید و اکنون «سازمان ایران گردی و جهان گردی» زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد، متولّی این امر است.

جهان گردان، سفیران فرهنگی ایران

جهان گردانی که امروزه به ایران سفر می کنند، با آن هایی که در گذشته می آمدند، تفاوت دارند. جهان گردِ امروز، معمولاً علاقه مند به تبادلات فرهنگی بوده و مجذوب آثار هنری و فرهنگی و آداب و رسوم ما ایرانیان است، به ویژه اروپایی ها که محبت و مهمان نوازی ایرانیان برایشان تازگی دارد. آن ها پس از گشت و گذار در ایران و بازگشت به وطن، معمولاً سفیران فرهنگی خوبی برای جمهوری اسلامی ایران هستند و بر طبق آمار و مصاحبه هایی که انجام گرفته، 95 درصد کسانی که از ایران دیدن می کنند، هنگام رفتنْ دیدگاهشان درباره ملت و کشور ایران تغییر کرده و از پیشرفت، ترقی و مهمان نوازی ایرانیان صحبت می کنند.

جاذبه های مذهبی ایران برای جهان گردان

بدون شک، ایران جاذبه های فراوان دارد، ولی جاذبه های ویژه توریستی ایرانْ زیارت گاه های مذهبی آن است. کشور ما به عنوان تنها کشور شیعه دنیا، از نظر دینی برای مسلمانان جهان دارای اهمیت خاصی است. وجودبارگاه ملکوتی حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام ، قوی ترین جاذبه دینی در این زمینه را داراست. علاوه برآن، آستانه مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام در قم هم که پویاترین پایگاه تدریس و نشر علوم اسلامی در جهان اسلام است، یکی از جاذبه های قوی مذهبی ایران به شمار می آید. هم چنین مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی در ری و آستان حضرت شاه چراغ در شیراز و دیگر امام زادگان مشهور و هم چنین مرقد مطهر امام خمینی رحمه الله خود جاذبه های مذهبی دیگر هستند که همه ساله، پذیرای جهان گردان مسلمان از کشورهای اسلامی و غیراسلامی است.

جاذبه های تاریخی و فرهنگی ایران

کشور اسلامی ایران، جاذبه های فراوان تاریخی و فرهنگی دارد. آثار و بقایای زندگی پیشینیان در گوشه و کنار کشور، که حاکی از وجود زندگی اقوام مختلف با تمدن های گوناگون در این سرزمین بزرگ بوده، برای جهان گردان بسیار حائز اهمیت است. امروزه نمونه بارز تمدن و فرهنگ اقوام گذشته ایران را می توان در آثاری چون تخت جمشید، معبد تخت رستم، طاق بستان، بیستون و... جست وجو کرد. این آثار برای جهان گردان خارجی از اهمیت به سزایی برخوردار است و می تواند آنان را در سفر به ایران و بازدید از آثار تاریخی و فرهنگی این سرزمین کهن، تشویق کند.

جاذبه های طبیعی ایران

کشور زیبا و تاریخی ایران، آثار و جاذبه های طبیعی فراوانی دارد. این آثار، از جاذبه های مهم و قوی برای جهان گردان خارجی به شمار می روند. وجود آثار و دیدنی های طبیعی مانند غار زیبا و شگفت انگیز علی صدر در همدان و مناطق زیبای جنگلی و ساحلی کناره های دریای خزر و صدها آثار طبیعی دیگر، از جمله جاذبه های طبیعی است که در جذب جهان گردان خارجی جایگاه ویژه ای دارند. باشد که از این آثار به خوبی محافظت کنیم و زمینه مسافرت و بازدید جهان گردان را که در رونق اقتصادی کشور سهم به سزایی دارد، به درستی فراهم سازیم.

سعدی شیرازی و جهان گردی

کشور تاریخی و تمدن پرور ایران، از گذشته های دور به جهت موقعیت ممتاز جغرافیایی و تأثیری که حکومت های حاکم آن بر منطقه و جهان معاصر خود داشتند، مورد بازدید جهان گردان مختلفی قرار می گرفت و خاطرات این گونه افراد چون هِردُوت، مارکوپولو و ابن بطوطه بغدادی، بیانگر بخشی از تاریخ اقوام و گذشتگان ایران است. در مقابل، بزرگانی از ایران هم با سفرهای خود به سایر نقاط جهان، مجموعه ای از دیده ها و شنیده ها را جمع آوری و منتشر کرده اند که از جمله می توان به دو کتاب گلستان و بوستان اشاره کرد که نتیجه سال ها جهان گردی سعدی شیرازی بوده است.

جهان گردی در اسلام

جهان گردی و سیاحت که در مکتب گران سنگ اسلام «سیر فی الارض» نامیده شده، همواره مورد تأکید و توصیه قرآن و پیشوایان دینی قرار گرفته است. قرآن در این باره می فرماید: «بروید و در روی زمین گردش کنید؛ سپس بنگرید عاقبت و سرانجام گنه کاران چگونه بوده است» و امیرمؤمنان علی علیه السلام چنین فرموده است: «سفر کن، و مانند مرغ پابسته نباش».

هدف از جهان گردی

در دین شکوه مند اسلامْ برای جهان گردی و گردش گری اهداف بسیار گفته اند که از آن جمله درس و عبرت، تفکر و تدبر و شنیدن صدای خاموش گذشتگان است. امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «هدف تو از سفر طلب فضیلت ها و کسب کمال باشد که در سفر، پنج فایده پنهان است: اندوه ها از دلت برطرف می شود؛ با مسافرت می توانید کسب معیشت کنید؛ علم کسب کنید؛ با آداب و رسوم دیگران آشنا می شوید؛ و توفیق هم نشینی با مردان بزرگ را پیدا می کنید».

معلم خاموش

از ابعاد مهم جهان گردی، دیدار آثار باستانی باقی مانده از فرهنگ های کهن است. آثار به جامانده از دوران های گذشته، اسناد زنده و گویای تاریخ هستند که در عین خاموشی، هزار زبان دارند؛ ویرانه کاخ های ستم گران و بناهای شگفت انگیز اهرام مصر، کاخ های کسری و... که در جای جای این جهان پهناور پراکنده اند، هر یک پیام های فراوانی در سینه پنهان دارند و قرآن چه زیبا می فرماید: «بروید و در روی زمین گردش کنید».

شاخه ها و انواع جهان گردی

با توجه به نوع جهان گردانْ صنعت جهان گردی هر روز گسترش می یابد و مراکز جهان گردیِ مختلف و اشتغالات متعددی را به وجود آورده است. جهان گردان از جهت نوع گردش گری، به شاخه های مختلفی چون جهان گردان تفریحی، جهان گردان ورزشی، مردم شناس، باستان شناس، جهان گردان مذهبی و... تقسیم می شوند.

پایان جنگ و آغاز جهان گردی

سازمان جهان گردی در دوران طاغوت به مرکز بی بندوباری و غرب گراییِ کورکورانه تبدیل شده بود و در جریان انقلاب اسلامی تعطیل گردید. پس از پیروزی انقلاب نیز با جنگ تحمیلی عراق بر ضد ایران، فرصت احیای این سازمان صنعتی و اقتصادی از دست رفت. پایان جنگ در سال 1367، روی آوردن به سیاست های توسعه گرا، تدوین برنامه اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران (1372ـ1368) و تصویب قانون توسعه صنعت ایران گردی و جهان گردی در سال 1370، موجب جلب توجه دوباره به جهان گردی شد و کشور توانست سهم شایسته ای از این صنعت کسب کند و جهان گردی دوباره رونق گرفت.

Thursday, July 8, 2010

جهانگردی نوین در راه است

جهانگردی جلوه آشکار دوران تمدن نوین امروزی است. جهانگردی در کشورهای در حال توسعه برای جامعه مقصد زیان ها و منافعی دربر دارد. برخی مردم معتقدند توسعه جهانگردی بین الملل، به معنی اضمحلال فرهنگ ملی و هویت محلی است. برخی دیگر اعتقاد دارند توسعه گردشگری وسیله ارزشمندی برای جهش اقتصادی، رفع فقر و عقب ماندگی فرهنگی، ارتقای سطح زندگی قشر عظیمی از مردم و تعمیق وفاق اجتماعی بین آنان است .
گردشگران عادات سفر خود را به دلایل تکنولوژیکی و جامعه شناختی تغییر می دهند. از سوی دیگر بازارهای جهانی شده به سمت رقابت شدید و تغییرات سریع تر، جریانی شتابان دارد. به این لحاظ بازنگری منظم راهبردهای توسعه برای مقصدهای گردشگری اجتناب ناپذیر است، به طوری که لازم است دستورالعمل ها و راهکارهای طرح شده براساس تحلیل این محیط دائماً در حال تغییر تکامل یابد.
واقعیت آن است که مردم کشورهای جهانگرد اول از طریق رسانه ها، اینترنت، مجله ها و نشریه های گوناگون با تصاویر متناقضی از کشور ما به عنوان یک مقصد گردشگری مواجهند. از یک سو از تحمیل عقاید فکری و موقعیت سیاسی گروه های خاص، اضافه جمعیت، فقر و بیماری های مسری، داد سخن داده می شود و از سوی دیگر درباره تمدنی کهن، اصالت فرهنگی، مهربانی و میهمان دوستی مردم، محیط طبیعی بکر، تنوع فرهنگی و اقلیمی، حقایقی محرک مطرح می شود.
امروزه تحول ماهوی گردشگری از گردشگری انبوه به سمت اشکال نوینی از جهانگردی، بیش از پیش آشکار شده است. متولیان و صاحب نظران جهانگردی، می کوشند برای ارضای تمایلات روانی گردشگران (مشتمل بر جست وجو برای یافتن خویشتن، رهایی از انزوای فردی و مشارکت در فعالیت های گروهی)، جهانگردی نوین را جایگزین جهانگردی سامان یافته، برنامه ریزی شده و از پیش طراحی شده انبوه کنند. جهانگردی طبیعت گردی، جهانگردی جشنواره یی و جهانگردی فرهنگی، اشکالی از مفهوم جهانگردی نوین در مقابل جهانگردی انبوه هستند. اگرچه از نظر آماری جهانگردی انبوه هدایتگر مجموعه برنامه های توسعه گردشگری است اما سازمان های گردشگری به استعداد نهانی و توفیق آینده جهانگردی نوین قویاً معتقدند. جهانگردی انبوه براساس تعریف به شکلی از گردشگری گفته می شود که برای تعداد کثیری از مردم قابل دسترسی است و هدف از توسعه آن کسب منافع اقتصادی است.
جهانگردی نوین برعکس به لحاظ اجتماعی و روانشناسی کمتر قابل دسترسی است زیرا مستلزم توسعه ذوق و سلیقه خاص و معرفت، دانش و مهارت های ویژه یی است. جهانگردی فرهنگی یکی از اشکال جهانگردی نوین است که به سبب توان بالقوه پاسخگویی به آرزوی فطری انسان برای بازدید و آموختن از فرهنگ های مختلف جهان، باسرعت در حال پیشرفت است.
برای درک ابعاد تاثیر توسعه این فعالیت فرهنگی - اقتصادی بر تمدن بشری، دیدگاهی میان رشته یی مورد نیاز است تا جنبه های مختلف مسائل توسعه این صنعت خدماتی را تحلیل و آن را راهبری کند. توجه برنامه ریزان و تصمیم گیران به این موضوع در چند سال اخیر، جهانگردی را به صنعت پیشتاز جهانی مبدل کرده است. درک این واقعیت به علاوه اهمیت گردشگری در برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ما، توسعه گردشگری را در دستور کار متولیان گردشگری قرار داده است اما تصمیم گیران و برنامه ریزان توسعه جهانگردی در سطح ملی، برای شناخت توان های بالقوه گردشگری مناطق، تدوین سیاست ها، راهبردهای توسعه و تهیه یک برنامه عملی، با چالش های اساسی روبه رو هستند از جمله؛ مراقبت و حفاظت از ارزش های اجتماعی، میراث فرهنگی و میراث طبیعی؛ ارتقای سطح زندگی مردم، رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی تمام اقشار جامعه؛ فراهم سازی شرایط یک تجربه باکیفیت و به یادماندنی برای گردشگران و دستیابی به توسعه پایدار.
تدوین خط مشی توسعه گردشگری کشور فقط در صورت همکاری، رایزنی و تعامل خردورزانه حامیان و کارگزاران این صنعت امکان پذیر است. نتیجه این تعامل، تعیین جهت گیری ها و فعالیت های هر یک از بخش ها برای تحکیم سهم و موقعیت کشور در بازار جهانگردی، رسوخ در بازارهای جدید، افزایش رضایتمندی گردشگران و تبدیل ایران به یک مقصد گردشگری جهانی است. اما تا زمانی که توسعه گردشگری به یک استراتژی ملی تبدیل نشود تصور دستیابی به هدف های پیش بینی شده در سند چشم انداز، دور از انتظار است.
 راهبردها، راهکارها و اقدامات
مجموعه نیروهای مدیریتی و منتفع شوندگان صنعت گردشگری (مشتمل بر میراث فرهنگی، صنایع دستی و جهانگردی) کشور، می بایست ابعاد مختلف چهار راهبرد اساسی زیر را برای هدایت امور بخش های درگیر در جهانگردی در طول پنج سال آینده تعریف و حصول آنها را کنترل کنند. برنامه ها، فعالیت ها، تسهیلات و خدمات جهانگردی مشتری پسندتر شوند، بازارهای فعلی تحکیم و بازارهای نوین شناسایی و تسخیر شوند، سرمایه گذاری جهانگردی تضمین شود، مشارکت مردم برای اطمینان از توسعه پایدار و متعهدانه جهانگردی افزایش یابد.
برای اجرای هر یک از این راهبردها طی سه سال آینده، راهکارهای خاصی براساس پیش بینی های انجام شده و در قالب دو ملاک واقع گرایی و انعطاف پذیری ارائه شده اند. واقع گرایی؛ جهانگردی ایران نیاز به هدف گذاری، تنظیم و اجرای برنامه هایی دارد که به طور منطقی در دامنه پیش بینی ها و موقعیت فعلی اقتصادی - اجتماعی کشور (در سطوح ملی و بین المللی) قابل دستیابی باشند. این اقدامات در برنامه زمانی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برحسب منابع مالی قابل دسترسی اجرا خواهند شد. انعطاف پذیری؛ اجرای برنامه های توسعه گردشگری مستلزم همکاری تعداد بی شماری بازیگر از بخش های عمومی و خصوصی است. نظر به نیاز این همکاری بخش های خصوصی و عمومی و ضرورت فعالیت هماهنگ آنها با هم، در صنعتی که دائماً در حال تحول است، برنامه های عملیاتی باید انعطاف پذیر باشند تا متناسب با نوآوری و ابتکار عمل های جدیدی که هدف شان پاسخگویی به چالش های آتی صنعت گردشگری است، رسیدن به هدف را میسر سازند.
در سال های اخیر، بخش گردشگری ایران چندین راهبرد را با هدف سامان بخشی به واحدهای درگیر و توسعه صنعت گردشگری در دستور کار قرار داده است. این راهبردها را می توان به دو دسته عمده تقسیم کرد؛
تلاش برای گسترش عرضه و بازاریابی حول محصول های دارای ارجحیت
تعیین بازارهای هدف گردشگری کشور
اگرچه این راهبردها و برنامه های عملی مرتبط با آنها از نتایج مثبتی برخوردار بوده است اما محیط به سرعت در حال تغییر (علی الخصوص از لحاظ نوع مشتریان) فناوری اطلاعاتی- ارتباطی و رقابت شدید جهانی مانع تحصیل همه انتظارات و تحقق همه آرمان ها بوده است.
مستندات بسیاری وجود دارد که نشان می دهد توسعه نامطلوب گردشگری ناشی از تمهیدات مقدماتی ناکافی، برنامه ریزی مبتنی بر اطلاعات غیرواقعی و مدیریت ناکارآمد اجرایی است. اصولاً برای دستیابی به توسعه پایدار گردشگری حداقل سه موضوع باید مورد توجه قرار گیرد؛) مردم بومی با توسعه گردشگری در حوزه زندگی خود موافق باشند. مردم باید از مشارکت در تصمیمات مرتبط با گردشگری احساس منفعت کنند. بدون مشارکت مشتاقانه مردم، از برنامه های توسعه جهانگردی، توفیقی به دست نخواهد آمد و این امر مهم در بسیاری از تصمیمات توسعه گردشگری کشور ما نادیده گرفته می شود.
کیفیت جاذبه ها و محصولات گردشگری باید تا حدی ارتقا یابد که هم برای بازدیدکنندگان داخلی و هم جهانگردان بین المللی دارای جذبه باشند.) با وضع مقررات قانونی و سیاسی مناسب، منافع اقتصادی ناشی از جهانگردی را به سوی مردم محلی مقصدهای گردشگری هدایت و از هدر رفتن این گونه درآمدها جلوگیری شود.
سایر ابزارهای مهم عبارتند از حفاظت از یادمان ها، کنترل تخریب ها، ترمیم مشکلات و طراوت بخشی به محیط و محصولات گردشگری، بهسازی گشت گردانی، بهداشت، تبلیغات، و راهبردهای تامین نیازهای مالی توسعه آن تسامح و تساهل در اجرای طرح های ملی گردشگری را می توان بزرگ ترین چالش توسعه جهانگردی دانست زیرا برای هر جامعه، صیانت از هویت ملی، شیوه زندگی، ارزش ها و اولویت های اجتماعی در صورت توسعه جهانگردی یک امر حیاتی است و غفلت از آن نه تنها موجب از دست رفتن هویت ملی بلکه شکست برنامه های توسعه گردشگری خواهد شد.

Wednesday, June 30, 2010

باغ ارم در شیراز


باغ ارم در زمان قاجار در شیراز ساخته میشد. معماری این باغ همانند تمامی‌ باغ‌های ایرانی‌ از چهارچوب چهار باغ(ماندالا) پیروی می‌کند. عمارت اصلی‌ یا همان قصر ارم در مرکز این باغ بنا شده که دارای گچ بری‌های ظریف و کاشیکاری‌های زیبایی‌ می‌باشد. در ابتدا این کاخ توسط حکام محلی اداره میشد که بعد‌ها در اختیار خاندان سلطنتی قرار گرفت. 


در دوران پهلوی طبق طرح حفاظت از گنجینه‌های ملی‌ این باغ به دانشگاه شیراز سپرده میشد و از عمارت آن به عنوان کتابخانه حقوق استفاده میشد که تا به امروز نیز ادامه دارد. همچنین مجموعهٔ نفیسی از گیاهان نادر و کمیاب در این باغ زیبا وجود دارد که این باغ را به عنوان گنجینهٔ ارزشمندی برای دانشکده کشاورزی شیراز در آورده است. این باغ در روز‌های تعطیل و به خصوص ایام نوروز پذیرای سیل عظیم گردشگران داخلی‌ و خارجی‌ بوده و تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی‌ میباشد









Monday, June 28, 2010

آتشکده مسلمانان

 
 
   مسجد تاريخانهٔ دامغان، دامغان ساسانيان
کهن‌ترين بناى دورهٔ اسلامى، که تاکنون شالودهٔ ساسانى خود را حفظ کرده و ظاهراً از خرابى‌ها و صدمات ناشى از زلزلهٔ قرون سوم و چهارم هجرى قمرى رسته است، مسجد تاريخانه (خانه خدا، تارى خانه) دامغان است. با اندک دگرگونى فضاى درونى اين مسجد براى استفاده‌هاى بعدى حفظ شده است.

اگرچه نوشته‌اى که تعيين‌کنندهٔ‌ تاريخ بناى آن باشد وجود ندارد، ولى از روى سبک بنا مى‌توان آن را متعلق به قبل از سال ۲۰۰ هجرى قمرى دانست، اهميت اين بنا به خاطر امتزاج سبک عربى - اسلامى و اسلوب و معمارى عهد ساسانى است.

تاق‌هايى که بدون مجاورت ديوار، روى ستون‌هاى ساخته شده‌اند، معمارى عهد ساسانى را به ياد مى‌آورد. ستون‌هاى تارى‌خانه داراى تاق‌هاى ضربى وسيع و موازيبا نماها هستند، از طرف صحن مسجد، مانند ايوان‌‌هاى زمان ساسانيان باز و گشوده‌اند. از نظر معمارى قطر و اندازه ستون‌هاى کاخ تپه حصار دامغان که به جاى مانده از دورهٔ ساسانيان است، ‌ برابر با اندازه و قطر ستون‌هاى تاريخانه (که کمتر از حد نياز بناست و اعتماد و آرامش پديد مى‌آورد) است؛ که اين نشان‌دهنده استمرار و تداوم معمارى ساسانيان در دورهٔ اسلامى است. احتمالاً تاريخانه در زمان تسلط اعراب بر ايران، آتشکده يا معبدى بوده که بعدها به مسجد تبديل شده است. ساختمان مسجد مربوط به قرن دوم هجرى قمرى است.

طرح اصلى ساختمان مسجد به سبک حياط اندرونى است که يک صحن بزرگ تقريباً چهارگوش به طول ۲۷ متر و عرض ۲۶ متر را در بر گرفته است و در گرداگرد آن رواق‌‌هايى با تاق‌ ضربى آجرى روى پايه‌هاى گرد و قطور به بلندى ۳/۵ متر و قطر ۱/۵ تا ۲ متر وجود دارد. يکى از اين تاق‌‌نماها که عميق‌تر و عريض‌تر از بقيه است، جاى مقصوره بوده و به همين جهت مواجه با قبله است. در ديوار عقب اين مقصوره، محراب را ساخته‌اند که جهت قبله را معلوم مى‌کند و در مجاورت محراب نيز منبر موعظه قرار دارد.

طرح کلى بناى تاريخانه اگرچه به خاطر برآوردن نيازهاى عبادى بوده است، ولى احساسى از شکوه و زيبايى معمارى کهن در بناهاى اسلامى را عرضه مى‌دارد که بى‌شک، مظهر عظمت و در عين حال فروتنى است.

ساختمان مسجد از نظر معمارى و مصالح، کاملاً ساسانى است و حتى آجرچينى شعاعى و ابعاد آجرهاى قرمز (به مساحت ۳۵ سانتى‌مترمربع و قطر ۷۵ ميلى‌‌متر) و خود ستون‌ها، شبيه طرح‌هاى کاخ ساسانى است و تنها تفاوت جزئى آن با سبک ساسانى، نوک تيز بودن بعضى از قوس‌هاى آن است که براى اولين بار در ايران، با مقياس بزرگ به چشم مى‌خورد. اين مسجد در عين حال از ساده‌ترين و حتى از نظر محاسبات سازه‌اى يکى از دقيق‌ترين بناهاى مساجد صدر اسلام است. اين بنا در کل از ديوارها و تاق‌هاى خشتى با مقدار کمى آجر و چوب ساخته شده و از اين حيث، يکى از مهم‌ترين بناهاى تاريخى است

Friday, June 25, 2010

کندوان

کندوان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان سهند بخش مرکزی شهرستان اسکو واقع شده‌است. این روستا دارای جاذبه‌های گردشگری فراوانی‌است که به‌دلیل شکل خانه‌های آن که به‌مانند کندوی عسل در دل کوه کنده شده‌اند است.
عسل از مهم‌ترین سوغات این روستا است.
کندوان یکی از سه روستای صخره‌ای جهان است که این موجب جذابیت بی‌نظیر آن شده است. معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن یک استثنا در دنیا به حساب می‌آید. چرا که دیگر در ترکیه و آمریکا کسی در کاپادوکیه و داکوتا زندگی نمی‌کند. کندوان روستایی است بنا شده در صخره و تنها سازه این دهکده را سنگ‌ها تشکیل می‌دهند. خانه‌ها هرمی شکل هستند و برای دام‌ها نیز حفره‌هایی در سنگ‌ها بنا شده است.
کندوان منطقه‌ای ییلاقی از رشته کوه‌های سهند است که مراتع سرسبزش عشایر زیادی را به آن جا می‌کشاند. چشمه آب معدنی کندوان نیز یکی از جاذبه‌های این روستای ۶ هزار ساله محسوب می‌شود. آب این چشمه با کمترین درصد سنگینی برای درمان بیماری‌های کلیوی بسیار مفید است.
پرفسور «دیوید رول» باستان‌شناس مشهور انگلیسی در سفر به ایران و کشف نخستین مسیر پستی دنیا، قدمت کندوان در این مسیر را یکی از استنادات خود برای نظریه فرود آدم _ یکجانشینی بشر غار نشین و زندگی اجتماعی انسان‌ها_ قرار داده است.

Thursday, June 24, 2010

هتل‌هاي كيش درجه‌بندي و استاندارد‌سازي شدند

رييس هيأت مديره‌ي جامعه‌ي هتل‌داران منطقه‌ي آزاد كيش گفت: طرح استاندارد‌سازي و بازنگري ستاره‌ي هتل‌هاي اين جزيره پس از گذشت شش‌سال  از تدوين و ارائه‌ي اين طرح به سازمان منطقه‌ي آزاد كيش، سرانجام اجرا شد.

مسيح‌الله صفا با اشاره به طرح استانداردسازي هتل‌هاي كيش كه حدود سه‌سال از تهيه‌ي آن مي‌گذرد، اظهار كرد: با توجه به اين جريان، سرانجام سه‌ماه پيش تصميم گرفتيم سه نفر از كارشناسان داخلي داراي مدرك دكتري هتل‌داري را با هزينه‌ي جامعه‌ي هتل‌داران كيش استخدام كنيم. در نهايت، 42 هتل اين جزيره كارشناسي، استاندارد‌سازي و درجه‌بندي شدند. در اجراي اين طرح، نمايندگان معاونت گردشگري كيش، شركت خدمات گردشگري اين جزيره، نماينده‌ي اداره‌ي بهداشت و معاونت عمراني سازمان منطقه‌ي آزاد كيش حضور داشتند.
او ياداور شد: طرح استاندارد‌سازي هتل‌هاي كيش، سال 1383 به سازمان منطقه‌ي آزاد كيش داده شد. كارشناسان بخش هتل‌داري براي تهيه‌ي اين طرح طبق متون و قوانين بين‌المللي، زمان زيادي صرف كردند و همواره مدعي بوده‌ايم كه با استفاده از كارشناسان داخلي مي‌توانيم اين طرح را اجرا كنيم.
وي ادامه داد: در بازنگري ستاره‌ها، به هتل‌هايي كه امتياز‌هاي كم‌تري كسب كرده بودند، سه‌ماه فرصت داده شد تا نواقص خود را رفع كنند، چون استاندارد‌سازي و درجه‌بندي هتل‌هاي اين منطقه به هشت‌سال پيش مربوط مي‌شد. پس از رفع نواقص، اين استاندارد‌ها براي سه‌سال قطعي شدند و اعتبار دارند.

او با بيان اين‌كه در جريان استاندارد‌سازي و درجه‌بندي، اصلا ريزش ستاره نداشتيم، گفت: براي نمونه، اگر در بازبيني‌ها هتلي 400 امتياز كسب كرده بود، چهار ستاره دريافت كرد. برخي هتل‌ها هم كه 380 امتياز به‌دست آورده بودند، همان چهار ستاره را گرفتند؛ اما براي رفع نواقص، به اين هتل‌ها سه‌ماه فرصت داده شد كه در خدمات خود تجديد نظر كنند، چون در غير اين صورت، ستاره‌ي آن‌ها كم مي‌شود.

صفا تأكيد كرد: در اين طرح، تمام معيارهاي جهاني استاندارد‌سازي هتل‌ها با در نظر گرفتن شرايط بومي و منطقه‌يي اعمال شده است. هم‌چنين تمام مديران و كاركنان هتل‌ها موظف شده‌اند، دوره‌هاي آموزشي را بگذرانند. در سازه‌ي هتل‌ نيز به تمام داشته‌هاي اين اماكن توجه شده و نظر مشتري نيز در اين طرح كاملا اعمال شده است.

رييس هيأت مديره‌ي جامعه‌ي هتل‌داران منطقه‌ي آزاد كيش افزود: با وجود آن‌كه درجه‌بندي‌ها تا سه‌سال آينده اعتبار دارند، ولي در اين مدت، بازرسي‌ها مدام انجام مي‌شود.

Wednesday, June 23, 2010

اردسـتـــــــــــان

تاریخچـــه
بنا بر روایتی، نام اردستان از دو پاره‌ی «ارد» به معنی مرد خشمگین و «ستان» به معنای مکان تشکیل شده است. یعنی سرزمین مردان غیور و خشمگین. به روایتی دیگر اردستان از بناهای اردشیر دراز دست است و معنای آن، استان و محل اردشیر بوده و به دلیل کاربرد زیاد آن به اردستان تبدیل شده است. هم چنین بر پایه افسانه ای، اردستان مسکن رستم، جهان پهلوان سیستانی بوده و به ارگ دستان سپس به ارگستان و سرانجام به اردستان سرشناس شده است. اردستان شهری است کهن، و بر پایه گفته های تاریخ نگاران ایرانی و عرب، در دوران اشکانی، پایتخت اردوان چهارم بوده است. اردشیر اول، بنیان گذار پادشاهی ساسانی، آتشکده ای در آن جا بنا کرده و انوشیروان نیز در این شهر به دنیا آمده است. در دوران اسلامی و اواخر سده 3 هـ . ق اردستان شهری استوار و دارای بارویی با پنچ دروازه و یک میل مربع پهنه بوده است. این شهر در دوران آل بویه با نطنز، بلوکی را تشکیل می داده که مرکز آن اردستان و جایگاه فرمانروایی حاکم دیلمانان بوده است. اردستان در دوران صفویه از شهرهای آباد و مهم ایران شمرده می شد. می گویند مردم اردستان در برابر چپاول و کشتار افغان ها، چنان پایداری کردند که اشرف افغان دیوانه شد. در دوران قاجاریه به ویژه در زمان حکومت ناصرالدین شاه اردستان جای گاه بهتری یافت و آرام بود، اما پس از کشته شدن ناصرالدین شاه این ناحیه نا امن شد.


ویزگیهای طبیعی

شمال این شهرستان هموار است و به دشت کویرمربوط می شود. وقسمت جنوب آن کوهستانی است. ازاین رو، پوشش گیاهی ودرجه حرارت شمال و جنوب متفاوت است. شمال منطقه دارای آب و هوای گرم و خشک، جنوب آن معتدل تر است. بطورکلی، آب و هوای اردستان گرم و خشک است و اختلاف دمای شبانه روز و زمستان و تابستان زیاد است.
رطوبت اردستان بسیارکم است، دراین شهرستان دو رود با کانون اتفاقی درشرق و غرب وجود دارد که در بعضی ازسالها جریان می یابند. ازاین رو، تنها منبع آب برای منطقه قناتهای متعددی است که سرچشمه آنها کوهستانهای جنوبی است. درشمال این منطقه، چاههای متعددی حفر گردیده و زمینها زیرکشت رفته است که در آب و هوای منطقه موثر بوده است. بیشترین درجه حرارت در تیر و مرداد، کمترین درجه حرارت در دی و بهمن است که بین نواحی گرم شمالی و ارتفاعات جنوبی که سردتر است حدود 5 درجه اختلاف دما وجود دارد.

Monday, June 21, 2010

پناهگاه ساخته‌شده توسط رضاخان در جنگ جهاني دوم

مايشگاه «آثار مخرب جنگ جهاني دوم در ايران به روايت اسناد» در مجموعه‌ي فرهنگي ـ تاريخي سعدآباد برگزار شد. امروز چند نمايشگاه با حضور رييس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، معاون صنايع دستي اين سازمان و رييس كاخ ـ موزه‌ي سعدآباد در اين مجموعه افتتاح شدند.

ابتدا، موزه‌ي صنايع دستي شامل آثار معاصر صنايع دستي ايران افتتاح شد. در اين نمايشگاه، آثاري از سفال و شيشه، خاتم، منبت، معرق و چوب كه همه به دوره‌ي معاصر تعلق داشتند، نمايش داده شدند.
پس از آن، نمايشگاه سلاح‌هاي دربار در محلي كه پيش از اين اقامتگاه غلام‌رضا پهلوي بود، افتتاح شد. در اين نمايشگاه حدود 70 اسلحه‌ي شكاري، كمري و جنگي كه ساخت كارخانه‌ي اسلحه‌سازي آن زمان يا اهدايي از كشورهاي ديگر بودند، نمايش داده شده‌اند.
سلاح‌هاي اين نمايشگاه به دوره‌ي پهلوي تعلق دارند و فقط يكي از آن‌ها به قرن 17 ميلادي متعلق است كه در هند ساخته شده است.
هم‌چنين در موزه‌ي نگارستان نمايشگاهي با نام «يادواره‌ي شهدا و ارزش‌هاي دفاع مقدس» به‌مناسبت سال‌گرد شهادت دكتر چمران افتتاح شد كه تا چهارم تيرماه برپاست. در اين نمايشگاه، آثاري از جمله وسايل شخصي دكتر چمران، پوستر و كتاب‌هاي او نمايش داده شده‌اند.

Friday, June 18, 2010

پي‌گيري ثبت جهاني بافت قديم یزد


دبير شوراي تشكل‌هاي گردشگري استان يزد نخستين اقدام مدير جديد ميراث فرهنگي و گردشگري يزد را پي‌گيري ثبت جهاني بافت قديم دانست و گفت: پرونده‌ي اين طرح مدت‌هاست در نوبت فرستادن به يونسكو است. سيدمحسن حاجي‌سعيد در يزد، از جمله دلايل تأخير در ثبت بافت تاريخي يزد در فهرست آثار جهاني را نبودن مديريت واحد شهري براي بافت قديم يزد دانست و افزود: در اين‌باره همه‌ي ارگان‌ها براي خود تصميم مي‌گيرند.
وي ادامه داد: بايد براي بافت تاريخي يزد يك مديريت واحد چه به‌صورت فردي و چه به‌صورت شورايي ايجاد شود تا ديگر بهانه‌اي براي به تأخير انداختن اين طرح بزرگ نباشد.
حاجي‌سعيد با بيان اين‌كه از يزد به‌عنوان بزرگ‌ترين بافت قديم دنيا ياد مي‌كنند و از سوي ديگر، بافت قديم يزد با نبود مديريت، ضررهاي جبران‌ناپذيري را متحمل مي‌شود، اظهار كرد: طبيعتا فردي با حكم سرپرستي اداره كل ميراث فرهنگي يزد كه مديريت پست ديگري را در يزد برعهده دارد، فرصت كافي براي ارائه‌ي برنامه‌هاي اساسي و بلندمدت در اين حوزه نخواهد داشت.
وي بيان كرد: ميراث فرهنگي استان يزد به برنامه‌ريزي سالانه نياز دارد و خالي بودن اين پست، رسيدگي به بافت تاريخي يزد را كه نخستين بافت قديم دنيا و دومين شهر خشتي جهان است، دچار صدمه خواهد كرد. اين در حالي است كه حدود دوماه از انتصاب مدير اين سازمان به‌عنوان فرماندار يزد مي‌گذرد و هنوز به‌طور جدي گزينه‌اي جديد مطرح نشده است.
عضو هيأت مديره‌ي انجمن صنفي راهنمايان تور استان يزد ادامه داد: هر كدام از معاونت‌هاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري ظرفيت و قابل تبديل شدن به يك وزارتخانه را دارد؛ اما بودجه‌ي آن‌ها در حد معاونت هم نيست.
وي به پي‌گيري شوراي تشكل‌هاي گردشگري استان يزد و برگزاري جلسه‌اي با استاندار درباره‌ي دادن پست مديريت ميراث فرهنگي استان به فردي لايق و توجه استاندار يزد به امر گردشگري اشاره كرد و گفت: مديريت ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي استان يزد به‌دليل ويژگي‌هاي تاريخي استان و جايگاه جهاني بافت تاريخي يزد بايد به‌طور حتم ديدگاه‌هاي فرامنطقه‌يي و بين‌المللي داشته باشد و مديري با ديدگاه استاني نمي‌تواند يزد را به جايگاه واقعي خود برساند.
او از ديگر خصوصيات مدير ميراث فرهنگي يزد را توجه ويژه به گردشگري و جذب گردشگران بسيار با ارائه برنامه‌هاي اساسي و كاربردي دانست و افزود: توجه ويژه به صنايع دستي استان كه هر كدام از آن‌ها در جهان و خاورميانه حرفي براي گفتن دارند، از ديگر اولويت‌هاي كاري مدير جديد ميراث فرهنگي استان يزد است.
وي با انتقاد از بي‌توجهي به عرصه‌ي صنايع دستي استان يزد كه برخي از آن‌ها را در معرض نابودي قرار داده است، بيان كرد: در اين‌باره مي‌توان به صنعت دستي زيلو يا سفال ميبد و حتا ترمه‌ي يزد اشاره كرد كه روند كنوني توليد آن‌ها، اين صنايع را با خطر نابودي مواجه كرده است. به‌عنوان مثال، روند كنوني توليد سفال در ميبد كه توجهي به ظرافت و نوآوري در آن نمي‌شود، سبب از بين رفتن اين صنعت دستي ويژه‌ي شهرستان ميبد در حداكثر 10 سال آينده خواهد شد و حتا طرح خورشيد كه روزي جايزه‌ي بين‌المللي گرفت، به فراموشي سپرده مي‌شود.
او ادامه داد: به‌تازگي ترمه‌ي چيني به بازار آمده و اين در حالي است كه يزد تنها مركز توليدكننده‌ي ترمه در جهان بوده است.
حاجي‌سعيد اضافه كرد: مدير جديد بايد قابليت‌هاي بالقوه‌ي يزد را احيا كند و به بافت تاريخي يزد براي جذب گردشگر بيش‌تر، رسيدگي جدي‌تري كند.

هرکسی کو دور ماند از اصل خویش

گروه ورشرنگ با لباسهای متحدالشکل محلی و اجرای حرکات موزون و نوازندگی سرنا و دهل توسط اساتید برادران مرادیان و همچنین اجرای دوتارنوازی و دف نوازی و بدون اغراق جوانترین و فعالترین گروه در منطقه خواف و چه بسادر استان خراسان است. این گروه ده نفره با شرکت در مراسمات، جشنواره های استانی – کشوری – منطقه ای و خارج از کشور با سرافرازی از امتحان و کسب افتخارات سربلند بیرون آمده است. نحوه تشکیل گروه مذکور؛ حقیر علیرضا صنعتی سرپرست گروه معروض میدارد درسال 67 اولین بار با دیدن کار تربت جام که همینجا جا دارد از زحمات این عزیزان که به حق شایستگی افتخارات داخلی و خارجی را داشته اند تشکر و قدردانی نموده و این امر باعث شد تا با توکل به خدا بر تشکیل یک گروه جوان و آشنا به فرهنگ بومی منطقه و عاشق به موسیقی تصمیم بگیرم و به عبارتی نطفه راه اندازی یک گروه منسجم در همان زمان بسته شد. بعد از دوران مقدس سربازی فعالیت در امر برنامه های نمایشی و کسب مقام اول کارگردانی و سوم بازیگری در سطح استان ما را برآن داشت تا در تشکیل گروه جدی تر باشیم و تا اینکه در سال 77 با فراخوان جشنواره فجراعلام آمادگی نمودیم و خوشبختانه در فجر 78 ‏با شرکت در جشنواره بین المللی افتخارکسب مقام برگزیده موسیقی نمایشی خیابانی و دریافت دیپلم افتخار و لوایح تقدیر و همچنین سکه بهار آزادی را داشتیم و بیش از پیش به کارمان دلگرم شدیم. ضمنأ قبل از سال 77 ‏به طور پراکنده فعالیت داشتیم از جمله شرکت در جشنواره ایران گردی و جهان گردی تهران وکسب مقام نخست استانی در کشور را دریافت کردیم.

Sunday, May 30, 2010

قله شاه البرز طالقان

قله شاه البرز به ارتفاع ۴۲۲۰ متر (طبق اطلاعات جی پی اس ما) در مرز استان های تهران، قزوین و مازندران قرار گرفته است به طوری که وقتی بر روی قله می ایستی و هم چنین در مسیر قله نزدیکی به هر سه منطقه را حس می کنی: علم کوه، دره الموت و دریاچه سد طالقان!





درياچه سد طالقان در پايين عكس و قله شاه البرز بلندترين نقطه كوهستان منطقه در وسط دیده می شود.



قله شاه البرز يكي از طولاني ترين ۴۰۰۰ تايي هاي ايران است كه مجموع صعود و فرود آن به زماني حدود ۱۶ تا ۱۸ ساعت نياز دارد...







ادامه عكس ها و گزارش تصويري برنامه شاه البرز...

اغ عفیف آباد-باغ ارم

خوشا شیراز و وصف بی مثالش....یک شیراز میگوییم و هزار باغ از دهانمان بیرون میریزد. بوی گل و نارنج میدهد این شهر باصفا که به هرطرفش رو میکنیم نشان از باغی دارد و گلستانی.یکی دیگر از سرسبزترین این باغها "عفیف آباد" است که از دوره صفویه به جای مانده و یادگار "عفیفه خانم" یکی از نوادگان قوام است که به احترام بانوی باغ نامش را از نام بانو عاریه گرفته است.البته باغ در زمان شاه عباس صفوی یک قلعه نظامی بود که بعدها رو به ویرانی و زوال نهاد.قوام باغ را خرید و دست به تعمیر آن زد و عمارت باشکوهی را در میان درختان باصفایش ساخت.یک دهنه قنات هم نزدیک باغ خرید تا درختانش تشنه نمانند.همین شد که امروز پس از چند قرن هنوز ما درختان سبز سربه فلک کشیده اش را استوار و ستبر میبینیم که بر باغ سایه افکنده اند و برای ما سایه یاری فراهم کرده اند.



بعد ها عفیفه خانم باغ را به فرح دیبا بخشید.او هم عمارت باغ را به دو بخش تقسیم کرد.طبقه پایین را موزه اسلحه ساخت که امروز بزرگترین و کامل ترین اسلحه خانه خاور میانه به شمار میاید.طبقه بالا را هم با سلیقه ای بسیار هنرمندانه مبله کرد و در جشنهای دوهزار و پانصدساله در اختیار و پذیرایی از سران کشورها قرار داد.امروزه بخش مبله شده کاخ به همان صورت حفظ شده است و هنوز بعداز سی سال جلوه بسیار زیبایی از هنر و سلیقه چیدمان را در خود دارد.ترکیب رنگی کاغذدیواریها با پرده و مبلمان هر اطاق در کمال سادگی اما بسیار خوش سلیقه اند و نشان از دید هنرمندانه ای دارند!!!



بعد از دیدن عفیف آباد به سراغ باغ دیگری از شهر گلها میرویم.باغ ارم که امروزه پرورشگاه انواع گل و گیاهان خاص است برمیگردد به دوره سلجوقیان که بعدها عمارت میان آن توسط یکی از سران قشقایی ساخته و در زمان ناصرالدین شاه خریداری و مرمت شد.این عمارت زیبای ٣ طبقه که امروز به دانشگاه هنر شهر تبدیل شده یکی از برجسته ترین آثار معماری دوران قاجار به شمار میاید.با انواع کاشیکاریها و نقاشیهای زیبا بر در و دیوار آن و آییینه کاریهای تالارهایش و حجاریهای سنگهایش...

در وسط حیاط آن که کاملا ایرانی است حوضی دراز و آبی رنگ با فواره های کوچک قرار دارد که آب آن از نهر اعظم شهر تامین میگردد.از منظر تنوع گیاهی این باغ نادر و بیهمتاست و گل و بوته های زیبایش در خاور میانه تک است.


فضای باغ ارم از لحاظ اسلوب خیابان‌کشی و درختکاری نه تنها در بین باغ های شیراز بلکه در تمام مناطق کشور ما کم نظیر است. پاره‌ای از هنرشناسان را عقیده بر این است که از نظر باغ‌ سازی طرح باغ ارم یاد‌آور باغ های عهد ساسانی است.


از قدیم اصطلاح سرو ناز را شنیده بودیم و در این باغ سروناز را از نزدیک دیدیم.همان طور که میدانید سرو نماد آزادگی در فرهنگ ایران زمین به شمار میاید و زیباترین سروهای ایرانی متعلق به شهر شیرازند که به سرو ناز معروف شده اند.بین تمام سروهای ناز شیراز-سروهای باغ ارم از همه خوش قد و بالاترند و بین تمام سروهای ناز باغ ارم این سرو از همه بلندتر و باشکوه تر.این سرو ٣۵ متری خوش قدو بالا چون زیباروی خوش قامتی شهره خاص و عام است و نه تنها در ایران بلکه در جهان معروفیت خاصی دارد و جهانگردان بیشماری را به غمزه قد بالایش به شیراز کشانیده است.به قدری طنازی در قامت بلند این سرو نهفته که حقیقتا صفت ناز برازنده آن است.


و این هم پسرهای ما بعد از دیدن قامت بلند سروناز و بعد از بوییدن عطر گل یخ که دیگر سر از پانشناخته مفتون و عاشق شده اند و در حال پس افتادن هستند و کسی نیست آنها را جمع کند!!!


و بالاخره غروب زیبای شهر زیبای کشور زیبایم...غروب دل انگیز شیراز است و غروب سفر ما.باید بلند شویم باو رو بنه را ببندیم و بار دیگر راه بیفتیم به سمت شهر دودزده تهران...


خداحافظ حافظ شاخه نبات-خداحافظ سعدی شیرین سخن-خداحافظ همه سروهای ناز-خداحافظ گلهای نوازشگر-خداحافظ نارنجهای خوشبو- خداحافظ شیراز عاشق....

Friday, May 28, 2010

جمعـيت ايران

بر اساس آخرين سرشماري ملي در سال 1370 ( 1996 ميلادي ) جمعـيت ايران 69975000 نـفر است و نرخ رشد آن بسيار بالاست. جمعـيت ايران در سال 1335 ( 1956 ميلادي ) 19 ميليون نفر بود. اکنون مقامات دولتي نگرانند که در سال 1394 ( 2015 ميلادي ) به رقم سرسام آور 110 ميليون برسد. در سالهاي اخير با گرايش روستايـيان براي مهاجرت به شهرها، دگرگونـيهاي عمده جمعـيت شناختي در ايران به وجود آمده و پـيامدهاي جنگ ايران با عراق نيز بر وخامت اوضاع افزوده است. در جريان اين جنگ بسياري از مردم مناطق جنگ زده به قسمتهاي امن داخلي مهاجرت کرده اند و در آنجا ماندگار شده اند. در حال حاضر 60 درصد جمعـيت ايران شهرنشين اند که از اين ميزان 15 درصد در تهران زندگي مي کنند.

Thursday, May 27, 2010

آیا مسافرت در دوران بارداری مجاز است ؟

با توجه به اینکه در فصل تابستان هستیم و با تعطیل شدن مدارس ، افراد بیشتر به فکر سفر به شهرهای مختلف می افتند. در این بین تکلیف خانم های باردار چیست ؟ آیا مجاز هستند به مسافرت بروند یا نه ؟ آیا سفر برای آنها و جنین داخل شکمشان مشکلی به وجود نمی آورد ؟ اگر یک خانم باردار مجاز است به مسافرت برود ، چه کارهایی باید انجام دهد تا سفر بی خطری داشته باشد ؟

برای پاسخ به این سئوالات و رفع ابهام ، سعی کرده ایم با ارائه مطلب زیر راهکارهای حفظ سلامت مادر و جنین را در طی مسافرت برای شما بیان کنیم.

مطالعات نشان می دهد، در صورتی که

حاملگی بدون عارضه باشد، سفر کردن اثر مضری بر روی آن ندارد.
سفر با هواپیما خطر خاصی ایجاد نمی کند به شرط این که فشار هوا در داخل هواپیما کاملاً تنظیم شده باشد. مسافرت هوایی باید پس از ماه هشتم بارداری باید با اجازه پزشک متخصص باشد و خانم باردار باید حداقل هر دو ساعت یک بار قدم بزند. هرگز در هفته های آخر بارداری ( از هفته 35 به بعد ) با هواپیما مسافرت نکنید. شاید بیشترین خطر سفر به خصوص در مسافرت های بین المللی، بروز مشکل در محلی است که امکانات کافی برای درمان وجود ندارد.


برنامه مسافرتی خود را در سه ماهه ی دوم بارداری قرار دهید (هفته 28-14 بارداری ) ، زیرا در سه ماهه اول بارداری ، خطر سقط جنین وجود دارد. همچنین در سه ماهه سوم ( از 28 هفتگی به بعد )، احتمال زایمان زودرس می رود.در طی مسافرت با اتومبیل ، از کمربند ایمنی آن استفاده کنید. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد این کمربندها احتمال صدمه به جنین را افزایش می دهند. در واقع عمده ترین علت مرگ جنین در تصادفات ، مرگ مادر است. کمربند باید در زیر شکم و روی قسمت فوقانی ران ها قرار گیرد و تا آن جایی که ممکن است باید چگونگی قرارگیری کمربند راحت باشد، کمربند شانه نیز باید در میان دو سینه قرار گیرد.

اما شرایط خاصی که باید برای مسافرت مورد توجه قرار گیرند عبارتند از :

فشار خون بالا ، سابقه ی سقط جنین ، خونریزی و دیابت .


مادر گرامی ، مسافرت در طول

بارداری می تواند آرامش بخش و مفرح باشد، به شرطی که چند نکته را مورد توجه قرار دهید :
1- برنامه مسافرتی خود را در سه ماهه ی دوم بارداری قرار دهید (هفته 28-14 بارداری ) ، زیرا در سه ماهه اول بارداری ، خطر سقط جنین وجود دارد. همچنین در سه ماهه سوم ( از 28 هفتگی به بعد )، احتمال زایمان زودرس می رود.

2- از نشستن به مدت طولانی خودداری کنید و حداقل هر 2-1 ساعت یک بار قدم بزنید و بدن خود را بکشید. در هواپیما یا قطار هر چند کوتاه هم که شده است قدم بزنید؛ زیرا حتی قدم زدن کوتاه مدت باعث بهبود جریان خون شده و از ورم پاها جلوگیری می کند.

3- هر 4-3 ساعت، حداقل یک لیتر آب برای جلوگیری از هدر رفتن آب بدن بنوشید و برای جلوگیری از عفونت های ادراری از وسایل بهداشتی استفاده کنید.

4- غیر از وعده های اصلی غذا ، میان وعده هم مصرف کنید.

5- کیفی شامل ساندویچ های کوچک ، کشمش ،

نان های سبوس دار و میوه و سبزی هایی مثل سیب و هویج همراه خود داشته باشید.
6- لباس گشاد و راحتی بپوشید. همچنین کفش راحتی به پا کنید.

7- همراه خود بالش کوچکی برای جلوگیری از کمردرد داشته باشید.

8- حتماً یک کپی از گزارش های بارداری خود ( که از پزشک یا مامای خود دریافت کرده اید ) با خود داشته باشید. اگر به نقاط دوری مسافرت می کنید، بیمارستان هایی را که به مقصد مورد نظر شما نزدیک تر هستند، شناسایی کنید تا در صورت لزوم به آنها مراجعه کنید.

9- قبل از مصرف هرگونه دارو یا آمپولی با پزشک خود مشورت کنید.

در پایان می توان گفت که شما با پیش بینی های مناسب و اجازه ی پزشک خود، می توانید با خیال راحت برای تعطیلات به مسافرت بروید و سفری شاد و راحت داشته باشید.



نیره ولدخانی – کارشناس تغذیه تبیان

Thursday, May 20, 2010

سریلانکا



زیبایی‌های سریلانکا چنان غنی و چشمگیر هستند که بسیاری از گردشگران آنجا را بهشت روی زمین می‌نامند...
آبشار سن کلاری

Tuesday, May 18, 2010

طی حکمی آیین نامه شناسایی و صیانت از خودروهای تاریخی ( کلاسیک ) از سوی محمدرضا رحیمی ، معاون اول رئیس جمهور به کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ابلاغ شد .



به گزارش روابط عمومی کانون جهانگردی و اتومبیلرانی ، هيئت وزيران در جلسه مورخ 29/1/1389 بنا به پيشنهاد شماره 1478-1/882 مورخ 9/12/1388 سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري و به استناد اصل يكصد و سي و هشتم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، آئين‌نامه شناسايي و صيانت از خودروهاي تاريخي (كلاسيك) موافقت نمود .

بنابر این گزارش متن کامل این آیین‌نامه شناسايي و صيانت از خودروهاي تاريخي(كلاسيك) به شرح ذیل است .

ماده1-خودروهاي تاريخي به خودروهايي اطلاق مي‌شود كه ضمن حفظ اصالت(كالبدي) از سلامت فني كامل برخوردار باشد. انواع خودروهاي تاريخي به شرح زير است :

الف_خودروهاي نفيس: خودروهايي كه بيش از پنجاه سال از توليد آن گذشته باشد .

ب_خودروهاي قديمي: خودروهايي كه بيش از بيست و پنج‌سال از توليد آن گذشته باشد و از لحاظ طراحي و مهندسي ساخت و يا كاربردي بي‌نظير باشد .
ج_خودروهاي ويژه: خودروهايي كه داراي بعد فرهنگي باشد .

ماده 2-كارگروهي با حضور نمايندگان سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري (رئيس)، حفاظت محيط‌ زيست، تربيت‌بدني(كميته كلاسيك فدراسيون موتور سواري و اتومبيلراني)، نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران(معاونت راهنمايي و رانندگي)، كانون جهانگردي و اتومبيلراني جمهوري اسلامي ايران و وزارت صنايع و معادن به منظور شناسايي مصاديق خودروهاي تاريخي و اتخاذ تدابير هماهنگ براي حفظ و صيانت از آن‌ها تشكيل مي‌شود. دبيرخانه كارگروه مذكور در كانون يادشده مستقر مي‌شود .


ماده 3-وظايف كارگروه موضوع ماده (2) به شرح زير است :

الف_شناسايي، تشخيص، دسته‌بندي و معرفي خودروهاي موضوع ماده (1) به مراكز مرتبط براي حفظ آن‌ها با رعايت حفظ سرمايه‌ مجموعه‌داران .

ب_تهيه ليست و معرفي خودروهاي موضوع

 ماده (1) براي صدور شناسنامه و پلاك توسط نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران و ابلاغ آن از طريق سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري .
ج_تعيين مقدار كيلومتر تردد سالانه و ثبت در شناسنامه تاريخي خودرو .
د_تدوين دستورالعمل‌هاي اجرايي لازم و ارايه آن به مراجع ذي‌ربط قانوني در صورت لزوم .
ماده 4-نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران موظف است براي خودروهاي تاريخي شناسنامه تاريخي و پلاك خاصي را طراحي و مجوز تردد آن را صادر نمايد .
ماده 5-صدور شناسنامه تاريخي و نصب پلاك تردد مشروط به اخذ معاينه فني خودرو مي‌باشد .
ماده 6-معاينه فني خودروهاي تاريخي بايد متناسب با ضوابط فني زمان توليد آن انجام گيرد .
ماده 7-دستگاه‌هاي متولي از رده خارج كردن خودروها موظفند نظر كارگروه موضوع ماده (2) را در از رده خارج كردن خودروها اخذ نمايند


Sunday, May 16, 2010

جهانگردی نوین در راه است

جهانگردی جلوه آشکار دوران تمدن نوین امروزی است. جهانگردی در کشورهای در حال توسعه برای جامعه مقصد زیان ها و منافعی دربر دارد. برخی مردم معتقدند توسعه جهانگردی بین الملل، به معنی اضمحلال فرهنگ ملی و هویت محلی است. برخی دیگر اعتقاد دارند توسعه گردشگری وسیله ارزشمندی است برای جهش اقتصادی، رفع فقر و عقب ماندگی فرهنگی، ارتقای سطح زندگی قشر عظیمی از مردم و تعمیق وفاق اجتماعی بین آنان.

گردشگران عادات سفر خود را به دلایل تکنولوژیکی و جامعه شناختی تغییر می دهند. از سوی دیگر بازارهای جهانی شده به سمت رقابت شدید و تغییرات سریع تر، جریانی شتابان دارد. به این لحاظ بازنگری منظم راهبردهای توسعه برای مقصدهای گردشگری اجتناب ناپذیر است، به طوری که لازم است دستورالعمل ها و راهکارهای طرح شده براساس تحلیل این محیط دائماً در حال تغییر تکامل یابد.

واقعیت آن است که مردم کشورهای جهانگردفرست از طریق رسانه ها، اینترنت، مجله ها و نشریه های گوناگون با تصاویر متناقضی از کشور ما به عنوان یک مقصد گردشگری مواجهند. از یک سو از تحمیل عقاید فکری و موقعیت سیاسی گروه های خاص، اضافه جمعیت، فقر و بیماری های مسری، داد سخن داده می شود و از سوی دیگر درباره تمدنی کهن، اصالت فرهنگی، مهربانی و میهمان دوستی مردم، محیط طبیعی بکر، تنوع فرهنگی و اقلیمی، حقایقی برانگیزاننده مطرح می شود.

امروزه تحول ماهوی گردشگری از گردشگری انبوه به سمت اشکال نوینی از جهانگردی، بیش از پیش آشکار شده است. متولیان و صاحب نظران جهانگردی، می کوشند برای ارضای تمایلات روانی گردشگران (مشتمل بر جست وجو برای یافتن خویشتن، رهایی از انزوای فردی و مشارکت در فعالیت های گروهی)، جهانگردی نوین را جایگزین جهانگردی سامان یافته، برنامه ریزی شده و از پیش طراحی شده انبوه کنند. جهانگردی طبیعت گردی ، جهانگردی جشنواره یی و جهانگردی فرهنگی، اشکالی از مفهوم جهانگردی نوین در مقابل جهانگردی انبوه هستند. اگرچه از نظر آماری جهانگردی انبوه هدایتگر مجموعه برنامه های توسعه گردشگری است اما سازمان های گردشگری به استعداد نهانی و توفیق آینده جهانگردی نوین قویاً معتقدند. جهانگردی انبوه براساس تعریف به شکلی از گردشگری گفته می شود که برای تعداد کثیری از مردم قابل دسترسی است و هدف از توسعه آن کسب منافع اقتصادی است.
جهانگردی نوین برعکس به لحاظ اجتماعی و روانشناسی کمتر قابل دسترسی است زیرا مستلزم توسعه ذوق و سلیقه خاص و معرفت، دانش و مهارت های ویژه یی است. جهانگردی فرهنگی یکی از اشکال جهانگردی نوین است که به سبب توان بالقوه پاسخگویی به آرزوی فطری انسان برای بازدید و آموختن از فرهنگ های مختلف جهان، باسرعت در حال پیشرفت است.
برای درک ابعاد تاثیر توسعه این فعالیت فرهنگی - اقتصادی بر تمدن بشری، دیدگاهی میان رشته یی مورد نیاز است تا جنبه های مختلف مسائل توسعه این صنعت خدماتی را تحلیل و آن را راهبری کند. توجه برنامه ریزان و تصمیم گیران به این موضوع در چند سال اخیر، جهانگردی را به صنعت پیشتاز جهانی مبدل کرده است. درک این واقعیت به علاوه اهمیت گردشگری در برنامه های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور ما، توسعه گردشگری را در دستور کار متولیان گردشگری قرار داده است اما تصمیم گیران و برنامه ریزان توسعه جهانگردی در سطح ملی، برای شناخت توان های بالقوه گردشگری مناطق، تدوین سیاست ها، راهبردهای توسعه و تهیه یک برنامه عملی، با چالش های اساسی روبه رو هستند از جمله؛ مراقبت و حفاظت از ارزش های اجتماعی، میراث فرهنگی و میراث طبیعی؛ ارتقای سطح زندگی مردم، رونق اقتصادی و رفاه اجتماعی تمام اقشار جامعه؛ فراهم سازی شرایط یک تجربه باکیفیت و به یادماندنی برای گردشگران و دستیابی به توسعه پایدار.

تدوین خط مشی توسعه گردشگری کشور فقط در صورت همکاری، رایزنی و تعامل خردورزانه حامیان و کارگزاران این صنعت امکان پذیر است. نتیجه این تعامل، تعیین جهت گیری ها و فعالیت های هر یک از بخش ها برای تحکیم سهم و موقعیت کشور در بازار جهانگردی، رسوخ در بازارهای جدید، افزایش رضایتمندی گردشگران و تبدیل ایران به یک مقصد گردشگری جهانی است. اما تا زمانی که توسعه گردشگری به یک استراتژی ملی تبدیل نشود تصور دستیابی به هدف های پیش بینی شده در سند چشم انداز، دور از انتظار است.

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

Wednesday, May 12, 2010

جاذبه ها و اطلاعات گردشگري پايتخت آلمان

برلین (به آلمانی: Berlinپایتخت کشور آلمان

زرگ‌ترین شهر هم از لحاظ جمعیت و هم از لحاظ مساحت در این کشور است و در کل 
اتحادیه اروپا مقام دوم را دارد.

شهری تاریخی

بسیاری از رویداد‌های تاریخی آلمان در این شهر رخ کرده‌اند: پس از دوران نازی‌ها و پایان یافتن جنگ دوم جهانی، این خطه بین چهار قدرت بزرگ جهان، آمریکا، فرانسه، بریتانیا و اتحاد جماهیر شوروی تقسیم شد. در سال ۱۹۶۱ سرانجام جدایی دو بخش از آلمان با ساختن دیوار در برلین قطعی شد. تا ۹ نوامبر سال ۱۹۸۹، تا زمان به‌وقوع پیوستن انقلاب صلح‌آمیز مردم آلمان شرقی‌، این دیوار هم‌چنان برقرار بود. یک سال پس از آن‌، دو آلمان رسماً متحد شدند.

جغرافيا
24درصد از مساحت شهر را جنگلها و دریاچه‌های زیبا پوشانده، دره رود اسپری که از شرق تا غرب امتداد دارد و به میزان 197 کیلومتر در رودخانه‌ها و کانالهایی که قابل کشتیرانی، سهیم است.47درصد از زمینهای این شهر دارای کاربری‌های متفاوت است، 8درصد براي زیر سازه‌های ترافیکی در نظر گرفته شده و 43درصد براي فضای سبز و چشم‌اندازهای طبیعی مطرح است که از این میزان 17درصد آن به جنگل‌ها، 12درصد به پارک‌ها، 7درصد به اراضی کشاورزی و 7درصد به دریاچه‌ها اختصاص دارد.20%درصد فضای باز نیز بعنوان زمین‌های جان پناه جهت بلایای طبیعی در اطراف شهر قرار دارد.
برلین در تغییر


در حال حاضر برلین، پایتخت آلمان، مرکز دولت و مجلس فدرال این کشور است، هر چند که هنوز برخی از وزارت‌خانه‌ها، شعبه‌هایی نیز در شهر بن، پایتخت پیشین آلمان دارند. بخشی از شهر که بناهای دولتی در آن واقع‌اند، مثل "رایشستاگ" (Reichstag) که مجلس فدرال آلمان در آن قرار دارد، دروازهٔ "براندنبورگ" (Brandenburger Tor)، یا میدان‌هایی چون "بازار ژاندارمری" (Gendarmenmarkt)، از جمله دیدنی‌های شهر برلین است که تاریخ معاصر آلمان در آن‌ها نوشته می‌شود. در میدان پتسدام (Potsdamer Platz) که در زمان جنگ سرد به آن "نوار مرگ" می‌گفتند، چندی است که ساختمان‌های بسیار مدرن و بلند و دیدنی بنا شده‌اند. میدان الکساندر (Alexanderplatz)، که در دورهٔ حکومت "آلمان دموکراتیک" میدان مرکز مرکزی برلین شرقی بود، در سال‌های گذشته تغییرات اساسی کرده است. هم‌چنین در برخی از محله‌های برلین، به ویژه در بخش شرقی آن، رد پای تاریخ را می‌توان یافت.
 
دیوار برلین 


اصلی ترین نماد جنگ سرد بود که به پرده آهنین مشهور شد و به مدت ۲۸ سال شهر برلین را به دو منطقه شرقی و غربی تقسیم کرد.
پس از جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۵، چهار کشور اصلی پیروز جنگ یعنی متفقین شامل آمریکا، انگلیس، فرانسه و شوروی، کشور اشغال‌شدهٔ آلمان را به چهار بخش که هر کدام تحت کنترل یکی از آنها بود تقسیم کردند. برلین به عنوان پایتخت آلمان نیز از قاعده جداسازی مستثنی نبود. بنابر این با وجود این که تمام شهر برلین در قسمت تحت نفوذ شوروی قرار داشت میان متفقین تقسیم شد. البته قسمت تحت کنترل نیروهای شوروی به مراتب بیشتر از سایر قسمت‌ها بود و شامل بخش شرقی شهر می‌شد.
 

Saturday, May 8, 2010

جغرافیا و تاریخ روستای مند

روستاي قديمي مند در شمال جاده مشهد به زاهدان و در دهستان حومه گناباد قرار دارد. اين روستاي قديمي در عرض جغرافيايي '23/ 34 و طول جغرافيايي '42/ 58 قرار دارد و ارتفاع آن از سطح دريا حدود 1075 متر است. اين روستاي جلگه‌اي تامركز شهر گناباد 3 كيلومتر و تا مركز دهستان 2 كيلومتر فاصله دارد. در سال 1355، 1080  نفر و در سال  1385، 1632  نفر جمعيت داشته است. سفالگري و آجرپزي مند سابقه اي بس طولاني دارد آب كشاورزي روستا از يك قنات (که در مادرچاه با آب دلوئی و خیبری یکی است و در چاه های وسط در بالای رهن دو قسمت می شود, یک قسمت به دلوئی می رود و قسمت دیگر در دو کیلومتر پایین تر باز دو شعبه شده یک شعبه به خیبری و شعبه دیگر به مند می رود) و هفت چاه نیمه عمیق تامین می شود و اراضي كشاورزي اين روستا حدود 55 هكتار است كه در آن پنبه، چغندر، زعفران، گندم، جو، باغات ميوه و غيره کشت می شود. دامداري نيز در روستاي مند وجود دارد و بيشتر دامداران آن به گاوداري صنعتي روي آورده‌اند.
قدمت مند و سابقه تاریخی :
بر طبق اظهار نظر ریش سفیدان محل ، مند سابقأ بسیار بزرگ بوده و از بین رفته است و در حدود 320 سال قبل آبادی فعلی بوجود آمده است . روستای کوچکی که در مورد شهرستان گناباد یعنی «جویمند- جوی مِند»  و همچنین فرضیه ای که درباره وجه تسمیه آن وجود دارد به این معنی که تصور می کنند «جویمند » نام خود را از مجرای آب روستای مند که از آن عبور می کرده گرفته است ، چنانچه این فرضیه را باور کنیم روستای مند در اوایل قرن یازدهم وجود داشته است زیرا بر طبق اظهار اهل محل جوئی که آب را به مند می رساند در جلو مسجد جامع جدید گناباد واقع بوده و در سنگ سر در آن مسجد اشعار و تاریخ روشنی ثبت می باشد که بر صحت این موضوع گواهی می دهد . البته در مورد وجه تسمیه جویمند اختلاف است بعضی می گویند چون دارای دو قنات می باشد یکی به نام قنات علی آباد و دیگری به نام ده جویمند از این رو جویمَند گفته شده یعنی صاحب جوی مانند ثروتمند زیرا غالب روستاهای گناباد یک قنات بیشتر ندارند،‌ ولی این وجه به نظر بعید می رسد چون خود جویمند قدیمی تر بوده و علی آباد مزرعه کوچکی متصل به آن بوده است.
وجه تسهیه روستای مند :
برخی معتقدند چون در این منطقه زلزله  همه جا را نابود کرد و فقط این روستا باقی مانده بود به نام ماند (مند) نامیده شد از جمله در مقاله ای چنین آمده «در محل امروزه قصبه شهر که در حال حاضر متصل به مرکز شهرستان گناباد بنام کوی شرقی نامیده می شود . شهر بزرگ و پر جمعیتی وجود داشته که در اثر زلزله هفتصد سال قبل خراب گردیده .... شهر بزرگی که در محل قصبه شهر کنونی در قدیم قرار داشته بقولی شهر دو لاب نامیده می شده است که بر این امر شواهدی  از قبیل بند سر دو لاب و حوض سر دولاب نیز موجود می باشد هنگامیکه این شهر بر اثر زلزله در هفتصد سال قبل خراب می شود یک محله از آن نسبتاً سالم می ماند که مردم به آن «ماند » یعنی این محله به جای ماند اطلاق می کنند که امروز مِند می باشد. [4]
نظریه دیگری که در بین خود مردم روستا رایج است و از ریش سفیدان محل سینه به سینه نقل شده ، این است که در زمان حمله مغول «هلا کو خان » قلعه مند (که در آن زمان جزء شهر نسبتاً بزرگی بوده) مورد هجوم لشکر مغول قرار می گیرد، ولی به  لحاظ استحکام قلعه و مقاومت مردم دلیر آن ، مغولها از تصرف قلعه منصرف می شوند و از آن به بعد مردم آن را ماند می نامند .

 سرامیک و سفالگری

Free Image Hosting At Image hosting - Free upload picture hosting - Ebay image hosting - Myspace blog hosting - Share images service - Myspace hosting
سفال گری در گناباد سابقه بسیار طولانی دارد ، اگر چه مدارک مکتوبی در رابطه با سابقه این هنر در گناباد در دسترس نیست اما قطعات زیادی از سفالهای منسوب به هزاره سوم قبل از میلاد در چهل کیلومتری شمال شرقی گناباد پیدا شده است و احتمالا این سفال ها در همین منطقه ساخته می شده است.
ریش سفیدان محل اظهار داشته اند مقارن تشکیل آبادی فعلی مند شخصی به نام ابو علی کلاه لتّه پا چوبه
(یا حسن کلاه لِتّه پاچوبه) از هرات (که آن زمان جزو ایران بوده) و به احتمال ضعیف از فردوس وارد شده و کارگاه سفال سازی دایر کرده است و رفته رفته سایر ساکنین محل این هنر را از او فرا گرفته و تا کنون ادامه داده اند. البته در این موضوع نیز اختلاف است. برخی از سفالگران کهنه کار و کارشناس معتقدند  با توجه به گفته هایی که از پیشینیان نقل شده و همچنین سفال هایی که از زیر زمین کشف می شود، در مند قبل از ورود ابوعلی کلاه لتّه پاچوبه سفال گری وجود داشته و ایشان طرز ساخت لعاب و لعاب دار کردن ظروف را به سفالگران محل آموزش داده است.
بنا به گفته ریش سفیدان و صاحبان کارگاهها متاسفانه در دهه های اخیر تغییراتی در فرم و رنگ و مرغوبیت سفال ها حاصل شده ولی در اساس و اصول کار تفاوت قابل توجهی روی نداده است.

ابنیه های تاریخی
مساجد مند عموماً قدیمی هستند مثل مسجد قلعه, مسجد حاج قاسم (مسجد جامع), مسجد مهدوی که توسط فرد نیکوکاری به نام مرحوم حاج میرزا محمد تقی مهدوی شهری فرزند مرحوم حاج میرزا مهدی ساخته شده است. از عمارات تاریخی مند هم می توان به باغ منزل اشاره کرد که شامل دو قسمت ساختمان و باغ بوده و گفته می شود نوع ساختمان و معماری منحصر به فرد آن مربوط به زمان تیموریان است ولی متاسفانه در حال حاضر به مخروبه ای تبدیل شده است. از دیگر آثار تاریخی مند حوض حاج ابو طالب و حوض میرزا هاشم است که در گذشته آب مصرفی مردم را تامین می کرده و همچون باغ منزل در ابتدای خیابان بهار واقع شده است.( به نظر می رسد این خیابان قدیمی ترین خیابان از نوع خود در گناباد باشد). یکی دیگر از آثار تاریخی استراحت گاه انگلیسی ها یا همان مکان پر آوازه گدام است که توسط مردم مند ساخته شده و استخر آنهم در حال حاضر خشکانده شده است. البته آثار تاریخی دیگری نیز مانند برج قلعه یخدان ها و کوره های زباله سوزی در مند وجود داشته که آنها هم تخریب شده و از بین رفته اند.


علما و معاریف گذشته
از علمای گذشته مند و همچنین گناباد مرحوم شیخ محمد روحانی مندی بود، ایشان در سال 1287 قمری متولد شده و اوایل بلوغ در مدرسه فاضل خان شروع به تحصیل نموده و پانزده سال در آنجا بود، سپس برای تکمیل تحصیلات به عتبات عالیات رفته سالها در نجف اشرف تحصیل نموده و از شاگردان مرحوم آیت ا... خراسانی بود و از ایشان اجازه اجتهاد داشت و می توان گفت در آن زمان کمتر کسی به پایه علمی ایشان می رسید ولی به واسطه روح زهد و انزوا و عدم تمایل به کسب شهرت ، معروفیت زیادی نداشت. در زمان سلطنت پهلوی که دستور امتحانات سالیانه علوم دینیه داده شد، ایشان یکی از ممتحنین حوزه علمیه گناباد بودند. مدتی در مدرسه قدیمه بیلند و مدرسه دلوئی مشغول تدریس بوده و طلاب از محضر او استفاده می کردند . در بیست و پنج محرم سال 1368 قمری بدرود زندگانی نمود. آن مرحوم گاهی منبر هم می رفته و وعظ می نموده ولی مراتب علمی ایشان مخصوصاً در فقه و اصول مهم تر از منبر ایشان بوده است.
از وعّاظ گذشته مند مرحوم کربلایی میرزا عبدالحسین افتخار الواعظین و مرحوم آخوند ملّا اسماعیل توسّلی بوده که وی از بدو توّلد نابینا به دنیا آمده و در عین حال حافظ کل قرآن بوده و آشنایی کامل به مسائل و شرایع دینی داشته است. از مدرّسین قرآن نیز می توان از کربلایی مسعود قاسمی نام برد. کربلایی میرزا حسین فرزند حاج میرزا حسن نیز سابقاً رئیس و شخص متنفّذ مِند بوده و پس از او میرزا حسن افضلیان  دارای نفوذ و شهرت بوده است، کربلایی میرزا حسین فرزند حاج میرزا افضل نیز از معاریف مند بوده است.